بپردازی که من نشسته باشم و تو ایستاده و تازیانه بر سرت باشد."قد روی ان النبی (ص) قام لجنازة یهودی فقیل له: انها جنازة یهودی، فقال: الیست نفسا؟ (صحیح بخاری 228/1، باب من قام لجنازة یهودی) . البته گفتار مغیره حجت شرعی نیست، علاوه بر اینکه ما سابقه و لاحقه وی را نیز میشناسیم.
البته ما پیش از این در ابتدای مسأله یادآور شدیم که جزیه مالیاتی است که در برابر تأمین امنیت آنان و خانواده هایشان و رعایت آئینهای مذهبی و حمایت از آنان و بهره مندیشان از مزایای دولت اسلامی قرار دارد و باید با هر یک از آنان مانند دیگر شهروندان مسلمان در صورتی که شرایط ذمه را رعایت کنند رفتار شود، و این گونه نیست که جزیه به خاطر مجازات و اهانت کردن و خواری آنان وضع شده باشد.
بله، قبول جزیه نوعی از تسلیم وانقیاد آنان را در بر دارد، و این خصوصیت هر گونه مالیات است، و هیچ حکومتی هم از تأمین امور مالی و گردآوری مالیات بی نیاز نیست.الدر المنثور 228/3.
مرحوم مفید در مقنعه میگوید: "خداوند آن را برای حفاظت خونها و جلوگیری از بردگی و پرهیز از پایمال شدن دیگر اموال آنان قرار داده است."الدر المنثور 228/3. و این معنی از متن قراردادها و عهدنامه های پیامبراکرم (ص) و خلفا و کارگزاران آنها با اهل کتاب نیز به دست میآید.
در قرارداد پیامبر(ص) با اهل نجران آمده است: "و برای نجران و حاشیه آن امان خدا و ذمه محمد پیامبرخداست بر اموالشان و جانهایشان و زمینهایشان و آئینشان و غایبشان و حاضرشان و خویشان و مکانهای مذهبی شان و هر چه در دست آنان است چه کم و چه زیاد. هیچ