لکن جایز است که این اهانت ساقط گردد در صورتی که مصلحت اقتضا کند ولی باید به نام جزیه مالیات او دو برابر گردد."فی مرسلة حماد: ... و یؤخذ الباقی فیکون بعد ذلک ارزاق اعوانه علی دین الله و فی مصلحة ماینوبه من تقویة الاسلام و تقویة الدین فی وجوه الجهاد و غیر ذلک مما فیه مصلحة العامة لیس لنفسه من ذلک قلیل و لا کثیر. (وسائل 85/11، ابواب جهاد عدو، باب 41، حدیث 2.) در این مورد میتوان به کتاب منتهی و مختلف نیز مراجعه نمود.خلاف 238/3.
4 - شافعی در کتاب الام گوید: "از برخی از اهل علم شنیدم که میگفتند: صغار این است که احکام اسلام بر آنان اجرا شود. و چقدر این سخن شباهت به گفتار آنان دارد، که برای تبیین صغار گفته اند: چون اینان از پذیرش اسلام امتناع میورزند، هنگامی که احکام اسلام بر آنان اجرا شود آنان با اجرای این حکم کوچک شمرده شده اند."مبسوط 38/2. ظاهرا کتاب الام مشتمل بر آخرین فتاوای شافعی است.
5 - در کتاب منهاج نووی که در فقه شافعیه است آمده است: "و جزیه با خوار شمردن گرفته میشود، بدین گونه که گیرنده مینشیند و ذمی میایستد و سر خود را پایین میآورد و کمر خود را خم میکند و وجه را در میزان میگذارد، و گیرنده ریش او را میگیرد و در بناگوش او میزند. و همه اینها مستحب است، و برخی گفته اند واجب است. پس در صورت اول وی میتواند مسلمانی را برای پرداخت وکیل کند و یا حواله کند که او بپردازد یا او ضمانت پرداخت کند. اما به نظر من این شکل پرداخت درست نیست، و ادعای استحباب آن خطای بزرگتری است. و خدا داناتر است."تذکره 442/1.
6 - در کتاب "مغنی المحتاج" در ذیل گفتار منهاج که گفته است: "این گونه پرداخت درست نیست" آمده است: