صفحه ۲۲۷

همان گونه که ما پیش از این در بحث غنایم گفتیم که غنایم زیر نظر امام است و وی آنها را در هر جهت که مصلحت بداند به مصرف می‎رساند و تقسیم بین رزمندگان متعین نیست، در این مورد نیز همین مطلب را می‎توان گفت، چنانکه در مرسله طولانی حماد درباره غنیمت آمده بود: "امام می‎تواند با آن مال همه آنچه را بر عهده اوست به انجام برساند، مانند بخشیدن به مؤلفة قلوبهم و دیگر موارد، و اگر پس از آن چیزی ماند خمس آن را جدا می‎کند و در میان اهل خمس و خانواده خود تقسیم می‎کند و مابقی را مابین کسانی که به دست آمدن آن را بر عهده داشته اند تقسیم می‎کند، و اگر پس از برطرف کردن نیازهای ضروری چیزی نماند دیگر چیزی برای آنان نیست."عن ابی عبدالله(ع) قال: "ان أرض الجزیة لاترفع عنها الجزیة، و انما الجزیة عطاء المهاجرین، و الصدقة لاهلها الذین سمی الله فی کتابه فلیس لهم من الجزیة شئ". ثم قال: "ما أوسع العدل". ثم قال: "ان الناس یستغنون اذا عدل بینهم و تنزل السماء رزقها و تخرج الأرض برکتها باذن الله". (وسائل ‏116/11، ابواب جهاد عدو، باب 69، حدیث 1) . خلاصه کلام اینکه: در مصرف جزیه و بلکه مطلق فئ اقوی این است که در آن جهت از مصالح مسلمانان که امام به مصلحت می‎داند به مصرف برسد، همان گونه که در مقنعه نیز این نظر آمده بود، بله در صورت وجود مهاجرین مجاهد و نیازمندیهای آنان غالبا نوبت به دیگران نمی رسد، زیرا اداره شؤون آنان از مهمترین مصالح مسلمانان است.

و شاید در عصر ائمه (ع) خلفا اموال فئ و جزیه را به مصرف اطرافیان و طرفداران خود تحت عنوان احتیاج و نیازمندی آنان می‎رسانده اند و در این موارد خودسری و استبداد به خرج می‎دادند و به حقوق رزمندگان و مرزداران بی توجه بوده اند، به همین جهت در روایات بر حفظ حقوق آنان تأکید شده است و در حقیقت روایات ناظر بر کارهای خلفا در آن زمان بوده است. و به نظر می‎رسد که مصرف جزیه و خراج یکی است زیرا هر دو از مصادیق فئ محسوب می‎شوند، و مصرف فئ هم در انواع مختلف آن یکی است، بلکه بسا لفظ جزیه بر خراج و گاهی بر عکس آن اطلاق می‎شده

ناوبری کتاب