پنج شتر دو گوسفند و از هر سی گاو دو گوساله و از هر بیست دینار یک دینار و از هر دویست درهم ده درهم و از آنچه از آب باران آبیاری میشود یک پنجم و از آنچه با چاه و دلو آبیاری میشود یک دهم - دو برابر زکات مسلمانان - زکات قرار داد. پس این سیره از سوی عمر بر جای ماند و هیچ یک از صحابه با آن مخالفت نکردند و به صورت یک اجماع بین مسلمانان در آمد.
پس از صحابه نیز فقها به همین سیره فتوی دادند؛ ابن ابی لیلی، حسن بن صالح، ابوحنیفه، ابویوسف و شافعی از این دسته هستند.
از عمر بن عبدالعزیز نقل شده که وی از نصارای بنی تغلب چیزی جز جزیه را نپذیرفت، و گفت: نه به خدا سوگند تنها جزیه ! و الا با شما اعلان جنگ میکنم؛ دلیل این برخورد عموم آیه شریفه است که همه اهل کتاب را در بر میگیرد.
از علی (ع) نیز روایت شده است که فرمود: "اگر من بر بنی تغلب دست مییافتم درباره آنان نظری داشتم: با رزمندگانشان پیکار میکردم، فرزندانشان را به اسارت میگرفتم، زیرا اینان پیمان را شکستند و ذمه از آنان برداشته شده از آن زمان که فرزندانشان را به کیش نصاری در آوردند." و این بدان جهت بود که عمر با آنان پیمان بست که فرزندانشان را به کیش نصاری در نیاورند. ولی آنچه میتواند مورد عمل قرار گیرد همان نظریه اول است [که میتوان به عنوان جزیه مالیات را علاوه نمود]. به خاطر اجماعی که در این زمینه وجود دارد. و اما در رابطه با آیه در حقیقت این چیزی که از آنان گرفته میشود همان جزیه است که به عنوان زکات میپردازند، زیرا جزیه را میتوان از اموال مختلف دریافت کرد."جواهر 250/21. روایتی را که علامه و ابن قدامه از علی (ع) روایت کرده اند، ابوعبید نیز در کتاب