صفحه ۱۹۰

گرفته شود در صورتی که مالیات آنان کمتر از یک دینار باشد، و نیز از لوازم این سخن این است که برخی از اهل کتاب چون زراعت و چارپایی ندارند برای همیشه بدون آنکه چیزی به حکومت بپردازند از امکانات کشور اسلامی استفاده کنند. برخی از اهل سنت نیز از علی (ع) روایتی را در این زمینه نقل می‎کنند که آن حضرت فرمود: اگر من بر بنی تغلب دست می‎یافتم نظر ویژه ای درباره آنان داشتم: با رزمندگانشان می‎جنگیدم، و اولاد و زنانشان را اسیر می‎کردم، زیرا آنان قرارداد ذمه را شکستند و ذمه را زیر پا نهادند و فرزندانشان را بر نصرانیت وادار کردند."مختلف ‏334/1. مانند این مطلب نیز در کتاب منتهی آمده است.مقنعه 44/.

در مختصر خرقی که در فقه حنابله است آمده است: "از نصارای بنی تغلب جزیه گرفته نمی شود بلکه از دارائی ها و چارپایان و محصولاتشان دو برابر آنچه از مسلمانان گرفته می‎شود زکات گرفته می‎شود."

و در کتاب مغنی در شرح عبارت فوق آمده است: "بنی تغلب بن وائل از قبیله ربیعة بن نزار عرب بودند که در عصر جاهلیت به نصرانیت گرویدند. عمر آنان را به پرداخت جزیه دعوت کرد و آنان سر باز زدند و ابراز ناخرسندی کردند و گفتند: ما عرب هستیم، از ما همان گونه که از خود زکات می‎گیرید زکات بگیرید. عمر گفت: از مشرک زکات نمی گیریم. از این رو برخی از آنان به روم کوچ کردند. نعمان بن زرعه گفت: ای امیر مؤمنان، فشار زیادی بر اینان است اینان عرب هستند و از پرداخت جزیه ناتوانند، پس دشمنانت به وسیله اینان بر تو پیروزی نجویند، از اینان به نام زکات جزیه دریافت کن. پس عمر کسی را به دنبال آنان فرستاد و آنان را باز گردانید و از هر

ناوبری کتاب