صفحه ۱۶۸

این است که چون زنان را نمی توان کشت، جزیه نیز از آنها برداشته شده است. و این تعلیل در این مورد نیز جاری است.

و چه بسا کسی بین این دو مورد تفصیل قائل شود بدین گونه که اگر پیرمرد صاحب رأی و برای جنگ کارآمد باشد از او گرفته می‎شود و الانه؛ که در این صورت جواز اخذ جزیه و عدم آن، تابع جواز قتل و عدم آن است.

در تذکره آمده است: "پیرمردی که در میان رزمندگان است اگر صاحب نظر و رزمنده باشد کشتن وی به اجماع فقها جایز است، و نیز اگر رزمنده باشد ولی صاحب نظر نباشد یا صاحب نظر باشد ولی رزمنده نباشد، به خاطر آنکه "دریدبن صمه" در روز جنگ بدر [ظاهرا در جنگ حنین ] کشته شد و یکصد و پنجاه سال سن داشت و بسیار جنگ آزموده بود و مشرکان وی را در قفس آهنین به همراه خود می‎بردند تا چگونگی جنگ را به آنها بیاموزد و مسلمانان وی را کشتند و پیامبرخدا(ص) نیز آنان را بدین کار سرزنش نکرد. ولی اگر صاحب نظر و رزمنده نباشد، نزد ما کشتن وی جایز نیست. ابوحنیفه، ثوری، مالک، لیث، اوزاعی و ابوثور نیز همین را گفته اند."منتهی ‏965/2. این تفصیل بدی نیست و احتیاط در هر حال نیکوست.

و مقتضای خبر حفص نیز این است که جزیه از زمین گیر و نابینا نیز ساقط است. و ما گفتیم که ابن جنید نیز همین نظر را دارد و خرقی نیز همین را گفته است؛ و از خراج ابویوسف پیش از این نقل کردیم که بین توانمند و غیر توانمند تفصیل قائل شده بود، ولی مشهور نزد ما این است که ساقط نیست.

علامه در مختلف می‎گوید: "حفص بن غیاث عامی مذهب است، ما به روایات وی تکیه نمی کنیم خصوصا در صورتی که با عمومات قرآن معارض باشد."جواهر ‏237/21.

ناوبری کتاب