بابلی از جمله علم تنجیم یا ستاره شناسی آن مردم واقع شدند. سبب مهاجرت صابئین به عراق و ایران اختلاف بین یهود و مندائیان بوده است.
چنانکه در کتاب "گنزا" که معتبرترین کتاب مندایی است آمده است: چون یحیی میخواست از دنیا برود سیصد و شصت و شش تن به عدد روزهای سال از شاگردان خویش برگزید و جانشین خود کرد و در بیت المقدس در کنار هیکل الاثار الباقیة 204/ - 206. [یهود] مستقر ساخت. برحسب اتفاق "ماریا" دختر "العازار" کاهن بزرگ یهود به دین صابئین درآمد. العازار چون از بازگشت دخترش به دین یهود نومید شد، یهودان را بر مندائیان بشورانید. یهودان بر سر آنان ریختند و گروه بسیاری را کشتند. بر اثر این اختلاف مندائیانی که جان به سلامت برده بودند از بیم یهود از فلسطین به حران و از آنجا به بابل [و از بابل به جنوب عراق و ایران ] مهاجرت کردند.
این کتاب [گنزا] در ادامه میافزاید: یحیی پیش از آنکه به دست خویش مسیح را غسل تعمید دهد چهل و دو سال در کنار رود اردن تعمید میداد، ولی مسیح مذهب یحیی را فاسد ساخت و تعمید در رود اردن را تغییر داد و به جاهای دیگر منتقل ساخت و همه را به پیروی از تعالیم خود دعوت کرد، مندائیان یحیی [بن زکریا] را پیامبر نمی دانند بلکه او را یکی از مؤمنان و کاهنان مندایی میشمارند که روح و جسم مردم را شفا میداد. و برخی تغییرات در آداب دینی مندائی از جمله کم کردن نماز از پنج نوبت به سه نوبت را به او منسوب میدانند.
مندائیان مسیح را -[به عنوان اینکه به اسرار خیانت ورزید] - مرتد میشمارند و نامگذاری آنان به "مندائی" به مناسبت این بوده که خود را ارباب معرفت میدانستند، و به "صبی" و یا "مغتسله" به علت شستن خود در آب بوده است.