صفحه ۱۳۸

در این زمینه مطالبی آمده است که خلاصه آن با حفظ الفاظ ایشان بدین گونه است: "نخستین فرد از آنان "بوذاسف" بود که پس از گذشت یک سال از پادشاهی طهمورث در سرزمین هند ظهور کرد، و کتابی به فارسی آورد و مردم را به آیین صابئین دعوت کرد و خلق زیادی به وی گرویدند. و پادشاهان پیشداذی و برخی از فرمانروایان کیانی که در بلخ زندگی می‎کردند برای خورشید و ماه و ستارگان و عناصر اولیه احترام بسیار قائل بودند و آنها را مقدس می‎شمردند تا آنگاه که زردتشت ظهور کرد. و باقی ماندگان اینان [صابئین ] حران هستند که به آنان حرانی می‎گویند. و برخی گفته اند اینان منسوب به "هاران بن ترح" برادر ابراهیم (ع) هستند.

و نیز عبدالمسیح کندی نصرانی نقل کرده که آنان به کشتن مردم شناخته شده بودند، ولی آنان در این زمان امکان نمی یابند که آشکارا به این جنایت دست بزنند. ما چیزی از آنان نمی دانیم جز اینکه آنان مردمی هستند که خدا را به یگانگی می‎ستایند و او را از زشتی ها منزه می‎شمارند و او را با صفات سلبی - نه ایجابی - می‎ستایند، می‎گویند خداوند محدود نیست، دیده نمی شود، ستم نمی کند، آزار نمی رساند، و او را به مجاز با نامهای نیک می‎خوانند زیرا نزد آنان صفت حقیقت ندارد، و تدبیر جهان را به فلک و اجرام سماوی نسبت می‎دهند و آنان را دارای حیات و نطق و شنوایی و بینایی می‎دانند، و هرگونه نوری را قابل احترام می‎دانند.

از جمله آثاری که از آنان بر جای مانده گنبدی است بر محرابی در مسجد جامع دمشق که زمانی که یونانی ها و رومی ها بر دین آنان بودند این مسجد جایگاه عبادت آنان بود، آنگاه این بنا در دست یهودیان قرار گرفت و از آن به عنوان

ناوبری کتاب