صفحه ۱۳۴

از دینی به دین دیگر است با آنکه این واژه در این زبانها به معنی غسل کردن و فرورفتن در آب و تعمید است." آنگاه ایشان کلام امام فخررازی و ابوالفتوح در دو تفسیرشان را یادآور می‎شوند و آنها را مورد نقد قرار می‎دهند آنگاه این گونه ادامه می‎دهند: "آنگاه در اثر غفلت مفسرین و عدم اطلاع آنان حرنانی ها نام صابئین را برای حفظ جان خود به خود بستند و قرنهای متمادی زیر این عنوان زندگی کردند. و صابئین اصلی یعنی مغتسله تا قرن حاضر تهمت ستاره پرستی و فرشته پرستی را متحمل شدند و نتوانستند حق خویش را در مصونیت دینی به دست آورند.

قاضی ابویوسف نیز در خراج خود صابئین را مانند یهود و نصاری و مجوس از اهل کتاب برشمرده. و قفطی مؤلف تاریخ الحکماء به اختلاف آراء و عقایدی که بین دو دسته از صابئین بوده متوجه شده، از این رو اختلاف فقها در نکاح و ذبایح آنها را بر اختلاف در موضوع استفتاء حمل کرده و نکاح و ذبیحه صابئین بطایح را حلال دانسته ولی نکاح و ذبیحه حرنانی های ساختگی را حلال نشمرده است."مریم (19)12/. در ارتباط با فرمایش ایشان ممکن است گفته شود: اینکه آنان کتابی مانند زبور دارند کافی نیست که آنان را اهل کتاب به حساب آوریم. زیرا ظاهرا مراد از کتاب کتابی است که دین و شریعت جدیدی را آورده باشد، و یحیی پیامبر به نظر ما بر شریعت حضرت موسی بود، البته حضرت نوح دارای دین و شریعت مستقل بود.

از سوی دیگر این که ایشان خواسته اند پرستش ستارگان و فرشتگان را به حرنانیین

ناوبری کتاب