3 - باز در همان کتاب آمده است: "کسی که بر دینی بوده است و جزیه میپرداخته، اگر به دین دیگری درآید، اگر آن دین جدید دینی است که اهل آن جزیه میپردازند، مانند یهودی ای که نصرانی یا مجوسی شود، ظاهر مذاهب اقتضا میکند که در دین دوم نیز ذمه او پذیرفته شود، چون نزد ما کفر مانند ملت واحدی است.
و اگر گفته شود ذمه او پذیرفته نمی شود، بر اساس آیه شریفه: (و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه) هر که جز اسلام دینی برگزیند از او پذیرفته نمی شود، و نیز بر اساس فرمایش آن حضرت که: "هر که دینش را تغییر دهد او را بکشید" و این عام است مگر آنکه دلیلی آن را تخصیص بزند، این هم نظریه ای است قوی...و اما اگر دینی را برگزیند که ذمه آنان پذیرفته نیست مانند بت پرستی در این صورت ذمه او پذیرفته نیست."در قضیه حقیقیه حکم بر ذات و عنوان موضوع مترتب میشود، خواه وجود خارجی داشته باشد یا نه، و نظر به افراد موجود در خارج ندارد. ولی در قضیه خارجیه حکم بر افراد ذات موجود در خارج مترتب میشود. (مقرر)
4 - در تذکره آمده است: "فردی از کفار که در دین اهل کتاب وارد شود از او جزیه پذیرفته میشود، در صورتی که ورود به آن آیین پیش از نسخ آن آیین باشد، و از فرزندان آنان نیز جزیه پذیرفته است هر چند پس از نسخ به دنیا آمده باشند.
ولی اگر پس از نسخ آن دین بدان وارد شده باشند، چیزی جز اسلام از آنان پذیرفته نیست و به نظر علمای ما جزیه آنان پذیرفته نیست؛ شافعی نیز همین نظر را دارد، بر اساس گفتار آن حضرت (ع) که "هرکه دینش را تغییر بدهد او را بکشید" و چون او دینی غیر از اسلام پذیرفته است بر اساس گفتار