صفحه ۱۲۱

مکه هستند. و من گمان نمی کنم کسی ملتزم به وجوب کشتن نزدیک به نصف مردم کره زمین در صورت تسلط یافتن بر آنها بشود؛ یعنی کشتن میلیاردها انسان [که اسلام یا دینی آسمانی را نپذیرفته اند] با آنکه زنده ماندن و ارتباط فرهنگی با آنان چه بسا موجب تنبه تدریجی بسیاری از آنان و جذب گسترده آنان به اسلام بشود. و شاید هدف از پذیرش جزیه نیز چیزی جز مخلوط شدن اهل ذمه با مسلمانان و تأثیر پذیرفتن از علوم و اخلاق و مقررات تعالی بخش و دادگرانه اسلام نباشد، و هرگز برای دینی که بر پایه اندیشه و دانش بنا نشده باشد اعتباری نیست؛ و در اینجا نکته ای است شایان توجه.

[حکم کسانی که پس از ظهور اسلام یهودی یا نصرانی یا مجوسی شده اند]

اگر ما قائل شویم به اینکه جزیه ویژه فرقه های سه گانه است، آیا این حکم ویژه اهل کتاب گذشته و فرزندان آنان نسلی پس از نسلی است یا آنکه شامل کسانی که پس از آمدن اسلام و نسخ ادیان گذشته یهودی یا نصرانی یا مجوسی شده اند نیز می‎گردد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت: ظاهر آیات و روایات که حکم را معلق به عنوان اهل کتاب یا هر یک از یهود یا نصاری و یا مجوس کرده است این است که قضایا به صورت قضایای حقیقیه است نه قضایای خارجیه.تذکره ‏447/1. و ملاک این است که واقعا پیرو یکی از این سه دین باشند نه آن که مختص به کسانی باشد که پیرو یکی از این ادیان بوده اند. پس مراد به نصاری مثلا کسانی هستند که در هر عصر و زمان ولو با تغییر دینشان مسیحی هستند، مانند دیگر موضوعات در احکام شرعی که حال فعلی آنها ملاک است و اینکه حکم منحصر به اهل کتاب گذشته و فرزندان آنان باشد جدا خلاف ظاهر است.

[سخن برخی از بزرگان در این باره ]

ناوبری کتاب