"مهادنه و موادعه و معاهده واژه های مترادفی هستند که معنای آنها دست کشیدن از کشتار و ترک جنگ برای مدت معین در برابر چیزی یا بدون آن است و آن به نص و اجماع جایز است."فی کتاب الرضا(ع)الی المأمون قال: لایحل و چیزی که در برابر ترک جنگ قرار میگیرد، ممکن است بر اراضی قرار گیرد یا بر افراد به صورت سرانه. و مراد از جزیه چیزی جز این نیست، چنانکه در کتاب سیر خلاف که پیش از این خواندیم این معنا آمده بود. منتهای امر قبول آن به صورت لزوم نیست بلکه قبول آن در اختیار امام گذاشته میشود و یا اینکه به صورت موقت است و در صورت لزوم تمدید میگردد.
و شاید آنچه از پیامبرخدا(ص) روایت شده که فرمود:"تارکوا الترک ماترکوکم" (تا زمانی که ترک زبانان به شما نپرداخته اند به آنان نپردازید)انفال (8)/ 61. یا اینکه فرمود: "تارکوا الحبشة ماترکوکم" تا زمانی که حبشیان به شما نپرداخته اند به آنان نپردازید) از همین قبیل باشد، زیرا ثابت نشده که همه افراد ترک و یا اهل حبشه نصرانی و یا مجوسی باشند.
در قرآن کریم نیز آمده است: (لاینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم وتقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم وظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم.) ولاتدفعن صلحادعاک الیه عدوک و لله فیه رضافان فی الصلح دعة لجنودک و راحة من همومک و امنالبلادک . نهج البلاغه، فیض / 1037؛ لح 442/، نامه 53. خداوند شما را از خوش رفتاری و دادگری با کسانی که در دین با شما پیکار نکرده اند و شما را از خانه هایتان بیرون نرانده اند باز نمی دارد، همانا خدا دادگران را دوست میدارد، بی تردید خدا شما را از دوستی کسانی که در دین با شما پیکار کرده اند و شما را از خانه هایتان بیرون رانده اند و بر بیرون راندنتان هم پشت شده اند باز میدارد. و ظاهر این آیات اطلاق است [یعنی شامل غیر اهل کتاب نیز میشود] و بلکه مورد آن مشرکان