صفحه ۱۱۹

مشکل و بلکه ممنوع است، و در این صورت لازم است تصمیم گیری در این گونه مسائل به رهبر و حاکم مسلمانان واگذار شود تا آنچه را به مصلحت می‎داند اعمال کند؛ بله آن گونه که در اهل کتاب جایز است که با پرداخت جزیه بر دین خود باقی باشند، در صورت تعمیم حکم در مورد غیر اهل کتاب این گونه نیست و نمی توان به طور کلی به آنان اجازه داد بر کفر و شرک خویش باقی بمانند، و شاید همین مسأله موجب تفاوت بین اهل کتاب و غیر اهل کتاب باشد، و در حقیقت می‎توان گفت این یک نوع صلح موقت است و قرارداد ذمه با اهل کتاب یک صلح دائم. خلاصه کلام آنکه: آتش بس و قرارداد صلح بر ترک جنگ و تعرض نسبت به دشمن برای زمان معین اگر امام به مصلحت بداند، بدون هیچ اشکالی جایز است. خداوند متعال می‎فرماید: (وان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله) وسائل ‏415/18، ابواب حد زنا، باب 50، حدیث 1. اگر برای صلح بال گشودند تو نیز بال بگشا و توکل بر خداوند کن.

از سوی دیگر پیامبرخدا(ص) در سال حدیبیه بر ترک جنگ با قریش به مدت ده سال مصالحه کرد. و در نامه امیرالمؤمنین (ع) به مالک اشتر آمده است: صلحی را که دشمن به تو پیشنهاد می‎دهد و خداوند بدان راضی است رد مکن؛ زیرا در صلح، سپاهیانت فرصت می‎یابند و اندوهت کاهش می‎یابد و سرزمینت امن و امان می‎گردد.در سوره محمد، آیه 28 آمده است: (ان الذین ارتدوا علی ادبار هم من بعد ما تبین لهم الهدی، الشیطان سول لهم وأملی لهم) (کسانی که پس از روشن شدن حق و هدایت برایشان به عقب برگشتند و اطلاق این فرمایش امام شامل غیر اهل کتاب نیز می‎شود. و البته از شرایط قرارداد آتش بس این نیست که بدون عوض و یکطرفه باشد، بلکه ممکن است در برابر آن چیزی نهاده شود.

علامه در تذکره می‎نویسد:

ناوبری کتاب