"اکیدر غسانی" جزیه گرفت، و روایت کرده اند که آن حضرت با مردانی از عرب بر پرداخت جزیه مصالحه کرد. اما عمر بن خطاب و خلفای پس از وی تا امروز از بنی تغلب و تنوخ و بهرأ و تیره هایی از دو رگه های عرب جزیه میگرفتند و آنان تا هم اکنون به نصرانیت باقی هستند و مقدار پولی که باید بپردازند دو برابر زکات است و این جزیه است و جزیه بر ادیان است نه بر انساب."ان رسول الله(ص) بعث خالد بن الولید الی اکیدر بن عبدالملک - رجل من کندة کان ملکاعلی دومة و کان نصرانیا- ...ثم ان خالداقدم بالاکیدر علی رسول الله(ص) فحقن له دمه و صالحه علی الجزیة و خلی سبیله فرجع الی قریته. (سنن بیهقی 187/9، کتاب الجزیة، باب من تؤخذ منه الجزیة ..) .
25 - باز در همان کتاب به سند خود از نصر بن عاصم آمده است که گفت: فروة بن نوفل اشجعی گفت: چرا از مجوس جزیه گرفته میشود با آنکه اهل کتاب نیستند؟ "مستورد" به پاخاست و جامه او را گرفت و گفت: ای دشمن خدا بر ابوبکر و عمر و بر امیرالمؤمنین (ع) یعنی علی ناروا میبندی چون از آنان [مجوس ] جزیه میگرفتند؟ آنگاه آنان به سوی قصر[دارالحکومة ]روان شدند، علی بر آنان وارد شد و گفت همین جا درنگ کنید. آنان در سایه قصر نشستند، علی فرمود: من داناترین مردم به مجوس هستم، آنان دانشی داشتند که میآموختند و کتابی که آن را تدریس میکردند، روزی پادشاه آنان در حال مستی به دختر یا خواهر خود تجاوز نمود، برخی از مردم مملکت وی از این ماجرا باخبر شدند، چون هشیار شد اطراف او گرد آمدند که بر وی حد جاری کنند، او مخالفت ورزید آنگاه مردم کشور خویش را فراخواند و چون گردآمدند گفت: آیا شما دینی را بهتر از دین آدم میشناسید، او دخترانش را به ازدواج پسرانش درآورد و من بر دین آدم هستم، کدام یک از شما از دین آدم روی میگرداند؟ گفت: مردم با او بیعت کردند و با مخالفان به جنگ پرداختند تا آنان را کشتند. و