صفحه ۱۰۹

"اکیدر غسانی" جزیه گرفت، و روایت کرده اند که آن حضرت با مردانی از عرب بر پرداخت جزیه مصالحه کرد. اما عمر بن خطاب و خلفای پس از وی تا امروز از بنی تغلب و تنوخ و بهرأ و تیره هایی از دو رگه های عرب جزیه می‎گرفتند و آنان تا هم اکنون به نصرانیت باقی هستند و مقدار پولی که باید بپردازند دو برابر زکات است و این جزیه است و جزیه بر ادیان است نه بر انساب."ان رسول الله(ص) بعث خالد بن الولید الی اکیدر بن عبدالملک - رجل من کندة کان ملکاعلی دومة و کان نصرانیا- ...ثم ان خالداقدم بالاکیدر علی رسول الله(ص) فحقن له دمه و صالحه علی الجزیة و خلی سبیله فرجع الی قریته. (سنن بیهقی ‏187/9، کتاب الجزیة، باب من تؤخذ منه الجزیة ..) .

25 - باز در همان کتاب به سند خود از نصر بن عاصم آمده است که گفت: فروة بن نوفل اشجعی گفت: چرا از مجوس جزیه گرفته می‎شود با آنکه اهل کتاب نیستند؟ "مستورد" به پاخاست و جامه او را گرفت و گفت: ای دشمن خدا بر ابوبکر و عمر و بر امیرالمؤمنین (ع) یعنی علی ناروا می‎بندی چون از آنان [مجوس ] جزیه می‎گرفتند؟ آنگاه آنان به سوی قصر[دارالحکومة ]روان شدند، علی بر آنان وارد شد و گفت همین جا درنگ کنید. آنان در سایه قصر نشستند، علی فرمود: من داناترین مردم به مجوس هستم، آنان دانشی داشتند که می‎آموختند و کتابی که آن را تدریس می‎کردند، روزی پادشاه آنان در حال مستی به دختر یا خواهر خود تجاوز نمود، برخی از مردم مملکت وی از این ماجرا باخبر شدند، چون هشیار شد اطراف او گرد آمدند که بر وی حد جاری کنند، او مخالفت ورزید آنگاه مردم کشور خویش را فراخواند و چون گردآمدند گفت: آیا شما دینی را بهتر از دین آدم می‎شناسید، او دخترانش را به ازدواج پسرانش درآورد و من بر دین آدم هستم، کدام یک از شما از دین آدم روی می‎گرداند؟ گفت: مردم با او بیعت کردند و با مخالفان به جنگ پرداختند تا آنان را کشتند. و

ناوبری کتاب