به خدا سوگند اگر تمام اقالیم هفتگانه و آنچه زیر افلاک آن قرار گرفته است را به من بدهند که نافرمانی خدا نموده و پوسته جوی را از دهان موری به ناروا برگیرم هرگز نخواهم کرد؛ و بی گمان دنیای شما در نزد من کم ارزشتر است از برگ نیم خورده ای که در دهان ملخی قرار گرفته باشد، علی را چکار با نعمت های فانی و لذت های ناپایدار؟"و اعجب من ذلک طارق طرقنا بملفوفة فی وعائها و معجونة شنئتها کانما عجنت بریق حیة اوقیئها فقلت: اصلة ام زکاة ام صدقة ؟ فذلک محرم علینا اهل البیت. فقال: لاذا و لاذاک و لکنها هدیة، فقلت: هبلتک الهبول اعن دین الله اتیتنی لتخدعنی ؟ امختبط ام ذوجنة ام تهجر؟ و الله لو اعطیت الاقالیم السبعة بماتحت افلاکها علی ان اعصی الله. فی نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلت و ان دنیاکم عندی لاهون من ورقة فی فم جرادة تقضمها، مالعلی و لنعیم یفنی و لذة لاتبقی ؟ (نهج البلاغه، فیض 713، لح 347/، خطبه 224).
این گونه است که باید شیعیان و پیروان علی (ع) که مسؤولیتی در امور حکومتی اسلام دارند بیندیشند و در اموالی که به دستشان میرسد با چنین دقتی برخورد نمایند.
خلاصه آنچه از این فصل به دست آمد این بود که حاکم اسلامی واجب است فردی بخیل، طمعکار، ریاست طلب و دنیادوست نباشد. و اینها نکاتی است شایان توجه.