فصل نهم: شرط ششم: آلوده نبودن به خصلت های ناپسند
شرط دیگر در حاکم اسلامی این است که از آلودگی به خصلت های ناپسندی نظیر بخل، طمع، حرص، سازشکاری و جاه طلبی به دور باشد؛ چرا که والی بر جان و مال مسلمانان مسلط میگردد و طبعا از وی انتظار میرود در قبض و بسطها و کردار و اخلاق، رعایت مصالح امت اسلامی را بنماید، اما وجود این خصلت های ناپسند گرچه به حدی باشد که ضرر به عدالت رهبر نزند حاکم را از ایفای چنین مسؤولیتی باز میدارد.
از باب مثال، اگر حاکم بخیل تحت تأثیر طبع بخیل خود از مصرف مال در امور مهم اجتماعی بخالت بورزد، ضرر این بخالت به کل جامعه سرایت میکند، اگر چه فرض کنیم خود وی در این کار تقصیری نداشته باشد.
طمع و حب مال و مقام و چشم داشتن به امور دنیایی نیز چشم حاکم را کور و گوش وی را کر میکند و وی را از انجام رهبری عادلانه و حکیمانه باز میدارد، خواه به حد سلب عدالت از وی برسد یا نه.
[در اسلام همواره رهبری جامعه باید بر اساس حکمت و عدالت صورت گیرد و وجود این گونه خصلت های ناپسند در حاکم گرچه خود دلیل مستقلی بر عدم صلاحیت اوست اما در نهایت وی را به از دست دادن ملکه عدالت و خودمحوری کشانده و حکومت او را فاسد میکند.]
ضرورت این شرط از خلال روایتهای مختلفی که از طرق شیعه و سنی نقل گردیده مشخص میشود که نمونه هایی از آن را متذکر میگردیم.