صفحه ۷۸

مردم نیز از آنان پذیرفته و در انجام این مسؤولیت آنان را یاری دهند و میدان سیاست را برای هواپرستان و ستمگران رها مگذارند - بر این اساس پس روایت در مقام بیان یک حکم شرعی است نه درصدد جعل ولایت برای علما، و می‎خواهد این نکته را بیان دارد که حاکمان جامعه باید افراد دانشمند و امانتدار باشند [و رهبران از بین آنان انتخاب شوند]. این دو احتمال است که در روایت وجود دارد.

ظاهرا نظر برخی از اساتید بزرگوار احتمال اول است، و مقتضای آن این است که جمیع فقهای واجد شرایط چه در عصر صدور روایت و چه در زمانهای بعد از جانب خداوند تبارک و تعالی و ائمه معصومین بالفعل به ولایت و حکومت منصوب هستند. اما به نظر ما التزام به این معنی مشکل است به ویژه نسبت به عصر صدور روایت؛ چرا که به اعتقاد ما، در زمان ائمه معصومین امامت کبری و رهبری جامعه انحصارا در اختیار امام معصوم (ع) است و بحث تفصیلی این مسأله و اینکه فعلیت ولایت برای فقها به نصب است یا به انتخاب امت، در بخش پنجم کتاب خواهد آمد. ان شاءالله تعالی.

24- روایت دیگری که بر اشتراط علم و فقاهت در حاکم مسلمانان دلالت دارد روایتی است که در کتاب سلیم بن قیس آمده و پیش از این نیز خوانده شد و قسمتی از آن این است:

"آنچه در حکم خدا و حکم اسلام بر مسلمانان واجب است... اینکه برگزینند برای خویش پیشوای پاکدامن، دانشمند و پارسایی را که به قضاوت و سنتها آگاه باشد."و الواجب فی حکم الله و حکم الاسلام علی المسلمین... ان یختاروا الانفسهم اماما عفیفا عالما ورعا عارفا بالقضاء و السنة ... (کتاب سلیم بن قیس 182/).

و روایتهای بسیار زیاد دیگری که در این زمینه رسیده و اگر انسان کتابهای تاریخ و حدیث و احتجاجاتی را که از امیرالمؤمنین (ع) و سایر ائمه معصومین (ع) وارد شده است مطالعه کند به شواهد و دلایل بسیاری که شاهد این مدعی باشد دست خواهد یافت که بجاست برای تحقیق بیشتر در این زمینه به آنها مراجعه شود.

ناوبری کتاب