صفحه ۶۲

12- و در کتاب سلیم بن قیس از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده که آن حضرت درباره احقیت خویش به خلافت فرمود:

"آنان از پیامبراکرم (ص) به صورت مکرر شنیده اند که می‎فرمود: هیچ امتی کار خویش را به عهده شخصی که داناتر از وی در میان آنان وجود دارد وا نمی گذارد مگر اینکه روز به روز کار آنان به پستی می‎گراید تا اینکه از راه اشتباه خود بدانچه از دست داده اند بازگردند (و صالح ترین شخص را برای حکومت برگزینند) اینان حکومت را پیش از من به عهده سه طایفه گذاشتند که هیچ یک از آنان کسانی نبودند که قرآن را جمع آوری نموده باشند و یا مدعی باشند که به کتاب خدا و سنت پیامبر آگاهی دارند، آنان بی تردید می‎دانستند که من داناترین آنان به کتاب خدا و سنت پیامبر و فقیه ترین آنان و تواناترینشان به قرائت کلام الهی و نیکوترینشان در قضاوت به حکم خداوند می‎باشم."انهم قد سمعوا رسول الله (ص) یقول عودا و بدأ: ما ولت امة رجلا قط امرها و فیهم اعلم منه الالم یزل امرهم یذهب سفالا حتی یرجعوا الی ماترکوا فولوا امرهم قبلی ثلاثة رهط ما منهم رجل جمع القرآن و لایدعی ان له علما بکتاب الله و لا سنة نبیه و قد علموا انی اعلمهم بکتاب الله و سنة نبیه و افقههم و اقرأهم لکتاب الله و اقضاهم بحکم الله. (کتاب سلیم بن قیس 148/).

13- و در کتاب احتجاج از امیرالمؤمنین (ع) درباره درخواست از آن حضرت که بیعت با ابوبکر را بپذیرد، این گونه آمده است:

"من اولی ترین فرد به رسول خدا(ص) در حیات و مرگ آن حضرت می‎باشم، من وصی و وزیر و امانتدار اسرار و علم او هستم، من بزرگترین صدیق و عظیم ترین جدایی افکن بین حق و باطل می‎باشم، من اولین کسی هستم که به پیامبر(ص) ایمان آورده و رسالت او را تصدیق کردم، و در جهاد با مشرکین از تمام شما نیکوترین آزمایش را دارا بودم، من به کتاب و سنت داناترین و در دین فقیه ترین و به عاقبت کارها آگاهترین شما بوده، و روانترین زبان و استوارترین قلب را دارا هستم."انا اولی برسول الله (ص) حیا و میتا، و انا وصیه و وزیره و مستودع سره و علمه، و انا الصدیق الاکبر و الفاروق الاعظم، اول من آمن به وصدقه، و احسنکم بلاء فی جهاد المشرکین، و اعرفکم بالکتاب و السنة و افقهکم فی الدین و اعلمکم بعواقب الامور و اذ ربکم لسانا و اثبتکم خبانا. (احتجاج ‏46/1 چاپ دیگر ‏95/1، باب ماجری بعد وفات رسول الله (ص".

14- ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه به نقل از نصر بن مزاحم از

ناوبری کتاب