صفحه ۵۱

امام مسلمین است و اوست که باید آنها را اقامه نموده و یا دستور به اقامه آنها بدهد.

از حضرت امیر(ع) نقل شده که فرمود:

"هر گاه خلیفه و امام مسلمین وارد شهری شد باید مردم را برای نماز جمعه و سایر مراسم عمومی جمع نماید و دیگری چنین حقی را ندارد."اذا قدم الخلیفة مصرا من الامصار جمع الناس، لیس ذلک لاحد غیره. (وسائل ‏36/5، باب 20 از ابواب نماز جمعه، حدیث 1).

گذشته از همه اینها امامت و رهبری مسلمین، مقام و مسؤولیت الهی بسیار والایی است. پس اگر رهبر از جانب خداوند تبارک و تعالی مشخص و تعیین شده باشد از لطف و حکمت خداوند سبحان به دور و بلکه قبیح است که یک شخص ستمگر و فاسق را به رهبری مسلمانان گمارده و اطاعت او را بر مسلمانان واجب کند؛ و اگر آن شخص با انتخاب و بیعت مردم مسلمان تعیین شده باشد باز عقل بر قبح انتخاب یک فرد فاسق ستمگر و تسلط او بر مال و جان مردم و تسلیم شدن در برابر او حکم می‎کند.

و سست تر و بی اساس تر از همه در نزد عقل اینکه ما قائل به وجوب اطاعت از شخص ستمگر و فاسقی بشویم که بدون بیعت و به زور شمشیر بر مردم حاکم شده است، با اینکه خداوند متعال می‎فرماید:

"لاینال عهدی الظالمین بقره (2)124/. عهد من (امامت بر جامعه) به ستمکاران نمی رسد." و نیز می‎فرماید: "و لاتطیعوا امر المسرفین الذین یفسدون فی الارض و لایصلحون شعراء (26)151/_152. از امر(حکومت) اسرافکاران پیروی نکنید، آنان که در زمین فساد نموده و عملی به نیکی و صلاح انجام نمی دهند." و نیز می‎فرماید: "ولاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النارهود (11)113/. به ستمگران تکیه نکنید که آتش شما را فرا خواهد گرفت."

همین آیات در پاسخ کسانی که می‎پندارند باید در مقابل طاغوتها و ستمگران سر تسلیم فرود آورده و از آنان اطاعت نمود کافی است. و چگونه می‎توان در مورد اطاعت از ستمگران و بخصوص نوکران و بی دینان و دست نشاندگان شرق و غرب به ویژه در اموری که اطاعت از آنان معصیت خداوند سبحان می‎شود، قائل به وجوب شد؟!

ناوبری کتاب