نه از آن دوري ميكند، عمدا به پيامبر(ص) دروغ ميبندد؛ اگر مردم ميدانستند كه اين شخص منافق و دروغگو است از او قبول نمي كردند و تصديقش نمي نمودند، ولكن (چون از واقعيت آگاه نيستند) ميگويند: وي از صحابه رسول خدا(ص) است، پيامبر را ديده، از او حديث شنيده و مطالب را از او دريافت كرده است؛ به همين جهت به گفته اش ترتيب اثر ميدهند. در حالي كه خداوند شما را از وضع منافقان آنچنان كه بايد آگاه ساخته و..."ان في ايدي الناس حقا و باطلا و صدقا و كذبا و ناسخا و منسوخا و عاما و خاصا و محكما و متشابها، و حفظا و وهما، ولقد كذب علي رسول الله (ص) علي عهده حتي قام خطيبا فقال: من كذب علي متعمدا فليتبوء مقعده من النار. و انما اتاك بالحديث اربعة رجال ليس لهم خامس: رجل منافق مظهر للايمان متصنع بالاسلام لايتأثم ولا يتحرج يكذب علي رسول الله (ص) متعمدا؛ فلو علم الناس انه منافق كاذب لم يقبلوا منه و لم يصدقوا قوله ولكنهم قالوا: صاحب رسول الله رآه و سمع منه ولقف عنه، فيأخذون بقوله و قد اخبرك الله عن المنافقين بما اخبرك ..." (نهج البلاغه فيض 665/، لح 325/، خطبه 210).
و هنگامي كه عصر اميرالمؤمنين (ع) با اينكه نزديك به عصر پيامبر(ص) بوده اينگونه بوده است ! پس حال عصر حاكمان ستمگر از امويان و عباسيان و سلاطين همعصر آنان، و آنگاه كه افراد هواپرست متملق در دربار حكام و سلاطين گرد ميآيند بسيار روشن است، و سيره نويسان احوالات بسياري از اين تحريفگران و جعل كنندگان احاديث را ثبت و ضبط كرده اند كه ميتوان به كتابهاي مربوطه مراجعه نمود.ر،ك : به كتابهاي رجال از شيعه و سني بخصوص كتابهايي از سنت نظير: كتاب الضعفاء از ابن حبان، و كتاب الحافل المذيل علي الكامل از ابن عدي و كتاب ميزان الاعتدال و نيز لسان الميزان.
در كنزالعمال از ابي هريره نقل شده كه گفت:
"هنگامي كه مشاهده كردي عالم بسيار با سلاطين همنشيني و رفت و آمد دارد، بدان كه او دزد است."اذا رأيت العالم يخالط السلطان مخالطة كثيرة فاعلم انه لص. (كنزالعمال 186/10، قسم الاقوال، كتاب العلم، باب 2، حديث 28973).
والحمد لله رب العالمين، و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين، و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين.
"جلد اول متن عربي كتاب (جلد دوم فارسي) با ياري خداوند متعال در اينجا پايان پذيرفت. ان شاءالله جلد دوم عربي (سوم فارسي) كه با بخش ششم آغاز ميشود به دنبال آن خواهد آمد."