سکوت و تسلیم در برابر آنان که با قدرت سرنیزه بدون نص و بدون بیعت بر ولایت امور مسلمانان سیطره یافته، و سیره آنان بر ظلم و استبداد و استعباد و کشتن نیکان و تجاهر به فسق و فجور بنا نهاده شده است !
نگاه کن و بیندیش که این گونه فتاوا چگونه ضعف و انحطاط و تشتت و خاموشی روح انقلاب و تسلط کفار و صهیونیستها و طاغوتهای نوکر شرق و غرب را بر مسلمانان کشورهای اسلامی به ارمغان آورده است ؟! از یک سو ملاحظه میشود کشورهای عقب مانده غربی روز به روز انقلاب میکنند و بر پادشاهان ستمگر خویش غالب میآیند و در تمدن و علوم و صنایع جلو میروند، اما از سوی دیگر ملل مسلمان که به برکت اسلام تا آن حد جلو بودند به خاطر تأیید علمای سوء که آخرت خویش را به دنیای پست فروخته اند، تحت سیطره حکام ستمگر جائر دست و پا میزنند! و عجیب تر از همه پس از آنکه مردم مسلمان ایران از خواب طولانی بیدار میشوند و علیه دست نشاندگان کفر میشورند و انقلاب اسلامی را در ایران به ثمر میرسانند، به جای تأیید و پیوستن به آنان متأسفانه به انقلاب اسلامی حمله میکنند! ای مرگ بر نوکران کفر جهانی و علمای سوء "وعاظ السلاطین" که جنایات و ستمگریهای آنان را توجیه میکنند. بار خدایا مسلمانان را از شر اینان خلاصی بخش...!
این نکته را نیز همین جا باید یادآور شد که هرچه از پیامبراکرم (ص) روایت میگردد و یا به آن حضرت یا ائمه معصومین یا صحابه منسوب میشود، این گونه نیست که همه صحیح باشد، بلکه باید به کتاب عزیز عرضه شود، که هرچه مخالف آن باشد بی ارزش و باطل است، و بر اهل نظر نیز واجب است که در روایات بیندیشند و چاق را از لاغر و صحیح را از بدلی و مجعول تشخیص دهند.
در نهج البلاغه آمده است
در عصر پیامبر(ص) آنقدر به آن حضرت دروغ بسته شد که به پاخاسته خطبه خواند و فرمود: "هر کس عمدا به من دروغ ببندد، جایگاهش را بی تردید از آتش آکنده کنند."
همانا افرادی که نقل حدیث میکنند چهار دسته اند و پنجمی نخواهند داشت: نخست منافقی که اظهار ایمان میکند، نقاب اسلام به چهره زده، نه از گناه باکی دارد و