شده است. و اینکه فرموده: "فیذهب بالحقوق و یقف بها دون المقاطع" یعنی با حکم به حق مسائل را فیصله نمی دهد بلکه بر اساس ستم قضاوت میکند، یا اینکه به طور کلی در مسأله قضاوت نمی کند و جریان را آنقدر به تأخیر میاندازد تا محق به حق خویش نرسد و ناچار به مصالحه گردد. و مراد به "سنت" احکام خداوند است که به وسیله قول و فعل پیامبراکرم (ص) بیان شده است. در هر صورت دلالت این روایت بر اعتبار عدالت در حاکم اسلامی واضح است.در این روایت شرایطی همانند بخیل نبودن و تندخو نبودن در کنار شرایطی همانند علم و عدالت بیان گردید و این بیانگر اهمیت آنهاست؛ زیرا این گونه خصلت های ناپسند در محدوده زندگی شخصی شاید قابل تحمل و توجیه باشد اما در ارتباط با مسائل اجتماعی و حکومتی قابل تحمل نیست؛ و چه بسا با یک عصبانیت حاکم اطرافیان و سربازان او چندین قتل مرتکب گردند، و با یک تصمیم گیری از روی احساسات همه اوضاع مملکت درهم بریزد. (از افاضات معظم له در درس).
5- و نیز در نهج البلاغه میفرماید:
6- و نیز در نهج البلاغه ضمن خطبه ای خطاب به عثمان میفرماید:
"پس بدان بهترین بندگان خدا در پیشگاه خداوند امام عادلی است که خود هدایت یافته و دیگران را نیز به سمت هدایت ببرد، آنگاه سنتهای معلوم را به پا داشته و بدعتهای مجهول را بمیراند... و بدون شک بدترین مردم در پیشگاه خداوند پیشوای ستمگری است که خود گمراه شده و دیگران به توسط او به گمراهی کشیده شوند، پس سنتهای معلوم را بمیراند و بدعتهای مجهول را زنده کند، و من از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: در روز قیامت پیشوای ستمگر را بیاورند اما نیست برای وی یاور و عذرخواهی، آنگاه افکنده میشود درون آتش دوزخ، پس همانند سنگ آسیا به چرخش افتد، آنگاه به قعر جهنم فرو غلتد."فاعلم ان افضل عبادالله عندالله امام عادل هدی و هدی فاقام سنة معلومة و امات بدعة مجهولة ... و ان شر الناس عندالله امام جائر ضل و ضل به فامات سنة معلومة و احیا بدعة متروکة و انی سمعت رسول الله (ص) یقول: یؤتی یوم القیامة بامام جائر و لیس معه نصیر و لا عاذر یلقی فی نار جهنم فیدور فیها کماتدور الرحی ثم یرتبط فی قعرها. (نهج البلاغه، فیض 526، لح 234/، خطبه 164).