جمله "سزاوار نیست - لا ینبغی" که در روایت آمده ظهوردر کراهت ندارد، اگر چه در این اعصار فقها از این لفظ اصطلاحا اراده کراهت مینمایند، اما با توجه به معنای لغوی آن مناسب با حرمت و یا ظهور در حرمت دارد:
در کتاب لسان العرب در ارتباط با این واژه این گونه آمده است: "انبغی لفلان ان یفعل کذا" یعنی شایسته و سزاوار فلانی است که چنین عملی را انجام دهد. و گویا چنین گفته شده که از وی طلب انجام کاری شده و او آن کار را انجام داده است: "و انبغی الشئ یعنی انجام کار میسر و آسان شد."لسان العرب 77/14. بنابراین "لا ینبغی" یعنی تحقق عملی آن صلاح و میسر نیست. و گواه بر این معناست موارد استعمال این کلمه در قرآن کریم که میفرماید: "قالوا سبحانک ما کان ینبغی لنا ان نتخذ من دونک من اولیاء"فرقان (25)18/. گفتند تو منزهی، شایسته نیست که ما کسی جز تو را سرپرست خود بگزینیم.
و آیات شریفه دیگری از این قبیل، و در صحیحه مشهور زراره در باب استصحاب استصحاب، قاعده ای در اصول فقه است و معنی آن این است که اگر به چیزی یقین داشته باشیم باید ادامه دهیم و نباید به شک در زوال توجه کنیم. (مقرر). نیز آمده است: فلیس ینبغی لک ان تنقض الیقین بالشک ابدا.وسائل 1062/2، باب 41 از ابواب نجاسات، حدیث 1. تو هرگز نمی توانی یقین را به وسیله شک بشکنی.
واژه "نهمة" (با فتح نون و سکون هاء) به معنی نیازمندی و علاقه مفرط است، و "نهمة" (با فتح نون و هاء) به معنی افراط در خوردن غذا و شکمبارگی است؛ و کلمه "جفاء" در مقابل نیکی و گشاده دستی، به معنی سختگیری و بدخلقی است؛ و کلمه "حیف" به معنی ظلم است؛ و "دول" جمع "دولة" مالی است که دست به دست میچرخد.
در برخی از روایتها "و لا الخائف للدول" با خاء نقطه دار و کسر دال که جمع "دولة" به فتح دال است آمده،یعنی کسی که از دگرگونیهای روزگار و از پیروزی دشمنانش میترسد، و در نتیجه به عده ای که از وی طرفداری کنند حقوق بیشتری از بیت المال میپردازد.
کلمه "مقاطع الحکم" حدودی است که از جانب خداوند برای احکام مشخص