صفحه ۴۰۶

"عموی من مردی بود برای دنیا و آخرت ما، به خدا سوگند عموی من شهید از دنیا رفت همانند شهدایی که با پیامبراکرم (ص) و علی و حسن و حسین - صلوات الله علیهم - به شهادت رسیدند."ان عمی کان رجلا لدنیانا و آخرتنا مضی و الله عمی شهیدا کشهداء استشهدوا مع رسول الله (ص) و علی و الحسن و الحسین صلوات الله علیهم (عیون اخبارالرضا ‏252/1، باب 25، حدیث 6).

و روایات دیگری از این قبیل که در مقام و منزلت و قیام و خروج زید وارد شده و ما پیش از این برخی از آنها را نقل کردیم.

دلیل ششم،: قیام و انقلاب حسین بن علی (ره) شهید فخ

دلیل دیگر بر جواز قیام و مبارزه مسلحانه، قیام و انقلاب حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب، شهید فخ (ره) است.

وی در مدینه علیه خلافت موسای هادی قیام کرد و در فخ - که نام محل یا چاهی در یک فرسنگی مکه است - به شهادت رسید.در ارتباط با قیام و شهادت حسین بن علی شهید فخ و یاران وی در کتاب مقاتل الطالبیین (صفحه 294 تا 303) مطالبی آمده که خلاصه آن را می‎نگاریم: خلیفه عباسی موسای هادی در زمان خلافت خود اسحاق بن عیسی را به عنوان والی مدینه گماشت. اسحاق شخصی به نام عبدالعزیزبن عبدالله که از فرزندان عمربن خطاب بود را به جای خود (یا به عنوان رئیس پلیس و امنیت مدینه) منصوب کرد. عبدالعزیز به شیعیان علی بن ابی طالب بسیار سختگیری می‎کرد، از بزرگان آن ها نسبت به سایرین ضمانت می‎گرفت و از آنان می‎خواست که هر روز صبح حضور خود را به دارالخلافه اعلام کنند، و هرچند مدت یک بار آنان را به جرم تحریک و توطئه برای شورش و حتی به اتهام خوردن شراب به زیر تازیانه می‎کشید، تا اینکه در نهایت شیعیان مدینه به رهبری حسین بن علی (یکی از فرزندان امام حسن (ع" شبانه سر به شورش می‎گذارند، نماز صبح را در مسجد پیامبر(ص) به جای می‎آورند آنگاه با توجه به نزدیک بودن ایام حج حسین بن علی همراه با سیصد نفر از یاران و اطرافیان خویش به طرف مکه حرکت می‎کنند. امیرالحاج در آن سال که شخصی بوده به نام "مبارک ترکی" همراه با سپاهی به فرماندهی موسی بن عیسی به مقابله با وی می‎شتابند و در روز ترویه به هنگام نماز صبح نزدیک مکه در محل فخ با وی روبرو می‎شوند، ابتدا به وی امان می‎دهند اما وی امان را نمی پذیرد وبه آنان حمله می‎کند، و در نهایت پس از نبردی شدید خود و تعدادی از یارانش به شهادت می‎رسند. چون خبر شهادت وی به حاکم مدینه می‎رسد دستور می‎دهد خانه های آنان را آتش بزنند و اموال و نخلستانهایشان را مصادره کنند. (مقرر). از طرف ائمه ما(ع) حدیثی که ظهور در مذمت وی داشته باشد نرسیده است، بلکه روایتهای بسیار زیادی رسیده که دلالت بر تقدیس وی و تمجید از قیام او دارد، که نمونه هایی از آن را به نقل از کتاب مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی می‎آوریم:

ناوبری کتاب