و باز طبری روایت کرده که آن حضرت (ع) در خطابه ای که در سرزمین "ذی حسم" ایراد نمود فرمود:
"آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری به عمل نمی آید؟ در این شرایط اگر مؤمن طالب ملاقات خداوند (خواستار مرگ خویش) باشد سزاوار است، و من مرگ را جز شهادت و زندگی با ستمگران را جز خسارت و افسردگی نمی بینم."
(۱)الاترون ان الحق لایعمل به و ان الباطل لایتناهی عنه ؟ لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقا، فانی لااری الموت الاشهادة و لا الحیاة مع الظالمین الابرما. (تاریخ طبری 301/7). این روایت در تحف العقول نیز آمده است، جز اینکه در آنجا به جای کلمه "شهادت"، "سعادت" آمده، (و من مرگ را جز سعادت نمی بینم) و در آخر آن اضافه دارد:
"همانا مردم بندگان دنیا هستند و دین بازیچه ای است بر زبانهایشان، به هر جا منافعشان اقتضا دارد آن را میکشند، پس آنگاه که به بلا آزمایش شوند چه کم هستند دین داران !"
(۲)ان الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم، فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون. (تحف العقول 245/). و آن حضرت از عترت پیامبراکرم است و عترت پیامبر(ص) یکی از ثقلین است که پیامبراکرم (ص) در حدیث متواتر ثقلین مردم را به تمسک به آن دو مأمور فرموده، و گفتار آن حضرت بدون اشکال حجت است، علاوه بر اینکه امام حسین (ع) این روایت را از پیامبراکرم (ص) نقل فرمود و نقل آن حضرت از سایر راویانی که از آن حضرت روایت نقل کرده اند بی تردید کمتر نیست. و آنچه از آن حضرت (ص) روایت شده عمومیت دارد و تکلیف همه مسلمانان در همه اعصار در مقابل سلاطین ستمگر و طاغوتهای زمان را مشخص فرموده و متخص به دسته خاص یا زمان خاصی نیست. و آیا اکثر کسانی که در این زمانها به اسم اسلام بر کشورهای اسلامی حکومت میرانند، از مصادیق روایتی که امام حسین (ع) از پیامبراکرم (ص) نقل کرد نیستند؟ آیا آنان در راه یزید و امثال یزید گام بر نمی دارند؟!
و باز در تحف العقول روایت شده که آن حضرت (ع) پس از آنکه پیمان شکنی مردم کوفه را مشاهده فرمود، طی نامه ای به آنان نگاشت:
"اما بعد، مرگ و اندوه بر شما باد ای جماعت ! آنگاه که با شوق و اشتیاق ما را به یاری طلبیدید و ما بدون درنگ به یاری شما شتافتیم، به روی ما شمشیرهایی را کشیدید که در بیعت ما بود، و آتشی را علیه ما برافروختید که آن را ما برای دشمنان
(۱) الاترون ان الحق لایعمل به و ان الباطل لایتناهی عنه ؟ لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقا، فانی لااری الموت الاشهادة و لا الحیاة مع الظالمین الابرما. (تاریخ طبری 301/7).
(۲) ان الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم، فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون. (تحف العقول 245/).