صفحه ۴۰۰

"اولین نقصی که بر بنی اسرائیل وارد شد این بود که یکی از آنان دیگری را ملاقات می‎کرد و به او می‎گفت: فلانی از خدا بترس و دست از کارهای خود بردار، این کارها برای تو شایسته نیست، آنگاه فردا او را ملاقات می‎کرد، اما کارهای زشت او مانع نمی شد که با وی هم غذا و هم کاسه و همنشین شود. پس آنگاه که این چنین کردند خداوند رابطه دلهای آنها را بر هم زد، آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: "آنان که از بنی اسرائیل کافر شدند با زبان داود و عیسی بن مریم مورد لعن قرار گرفتند، تا آنجا که فرمود: اینان فاسقان هستند."

آنگاه پیامبراکرم (ص) فرمود: "هرگز! به خدا سوگند باید شما امر به معروف و نهی از منکر کنید و دست ستمگر را بگیرید و او را به حق باز گردانید و وی را در چارچوب حق محدود کنید."ان اول ما دخل النقص علی بنی اسرائیل کان الرجل یلقی الرجل فیقول: یا هذا، اتق الله ما تصنع فانه لایحل لک، ثم یلقاه من الغد فلا یمنعه ذلک ان یکون اکیله و شریبه و قعیده فلما فعلوا ذلک ضرب الله قلوب بعضهم ببعض، "ثم قال: لعن الذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داود و عیسی بن مریم، الی قوله: فاسقون، ثم قال: کلالتأمرن بالمعروف و تنهون عن المنکر ولتأخذن علی یدی الظالم و لتأطرنه علی الحق اطرا و لتقصرنه علی الحق قصرا. (سنن ابی داود ‏436/2، کتاب الملاحم، باب الامر و النهی).

جمله "لتأطرنه علی الحق" (که در متن عربی روایت آمده) یعنی او را به حق باز گردانید.

این روایت به سند دیگری نیز از پیامبراکرم (ص) روایت شده و در آن این جمله اضافه شده: "یا اینکه خداوند رابطه بین قلبهای شما را به هم خواهد زد، آنگاه شما را مورد لعن قرار می‎دهد، آن گونه که آنان (بنی اسرائیل) را مورد لعن قرار داد."اولیضربن الله بقلوب بعضکم علی بعض ثم لیلعننکم کما لعنهم. (سنن ابی داود ‏436/2، کتاب الملاحم، باب الامر و النهی).

13- باز در سنن ابی داود به سند خویش از قیس، از ابوبکر آمده که وی در خطابه ای پس از حمد و ثنای الهی گفت:

"ای مردم، شما آیه شریفه "علیکم انفسکم لایضرکم من ضل اذا اهتدیتم - بر شما باد نفسهای خودتان، اگر شما هدایت یافتید کسانی که گمراه شده اند به شما آسیبی نمی رسانند" را می‎خوانید ولی درست معنی نمی کنید؛ آنگاه گفت: از خالد شنیدم که می‎گفت: از پیامبرخدا(ص) شنیدیم که می‎فرمود: "مردم اگر ستمگری را مشاهده کنند و دست او را از ستمگری باز نگیرند، دور نیست که خداوند همه آنان را به عذاب

صفحه ۳۹۹ صفحه ۴۰۱
ناوبری کتاب