اکنون در این حدیث شریف تأمل و دقت کن که چگونه مضامین آن با رؤسای طغیانگر که در اعصار ما بر جامعه حاکم اند منطبق است، و چگونه شیطان به وسیله آنان به مردم دسترسی پیدا میکند! و چون اطاعت از آنان جایز نیست - و فرض این است که جامعه نیازمند به حکومت است، و حکومت جز با اطاعت و تسلیم عملی نیست - پس به ناچار باید حکومت اسرافگر فاسد را برای اینکه حکومت عادل صالح واجب الاطاعه به جای آن جایگزین شود ساقط نمود، و غالبا ساقطکردن چنین حکومتهای خودکامه ای جز با توسل به قوه قهریه و مبارزه مسلحانه حاصل نمی گردد.
اگر گفته شود: شاید نهی در آیات و روایات از اطاعت از اهل گناه و فساد در خصوص همان دستوراتی است که بر انجام گناه صادر میکنند و پیش از این حکم آن در مسأله اول گذشت (که در این خصوص اطاعت از آنان جایز نیست) و این منافاتی با بقای حکومت آنان و وجوب اطاعت از آنان در شؤون اجتماعی که حفظ نظام متوقف بر آن است ندارد،
در پاسخ باید گفت: آیات و روایات ظهور در حرام بودن اطاعت از آنان به صورت مطلق در همه دستوراتی که صادر میکنند، دارد. و شما ملاحظه میفرمایید که اهل فساد و تزویر، حتی از امور عبادی و مظاهر شرع مبین برای مقاصد سیاسی و شیطانی خود بسیار سوء استفاده میکنند، و چه بسا پایه های حکومت خود را برای اینکه فساد بیشتری مرتکب گردند با این گونه کارها محکم میکنند.
پس نباید بعید به نظر برسد که شارع مقدس به طور کلی اطاعت از آنان را حتی