صفحه ۳۸۴

و به گناه و تجاوز کمک منمایید" و در هر صورت تضییع هیچ یک از قوانین الهی جایز نیست."الفصل فی الملل و الاهواء و النحل ‏175/4.

19- در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی ضمن شرح گفتار امیرالمؤمنین (ع):

"لا تقاتلوا (لا تقتلوا) الخوارج بعدی - پس از من خوارج را نکشید" آمده است:

"و نزد اصحاب ما خروج بر پیشوایان جور واجب است، و باز نزد اصحاب ما فرد فاسق را که با زور حکومت را قبضه کرده و بدون شبهه قابل اعتماد فسق انجام می‎دهد را در مقابل کسانی که علیه وی خروج کرده اند و تمایل به دین دارند و امر به معروف و نهی از منکر می‎کنند نمی توان یاری نمود؛ بلکه واجب است افراد شورشگر را اگرچه به خاطر شبهه ای دینی دچار انحرافهایی در عقیده باشند تقویت کرد؛ چرا که آنان از سلطان ستمگر عادلتر و به حق نزدیکترند؛و تردیدی در متمسک بودن خوارج به دین وجود ندارد، چنانچه در معاویه چنین تقیدی به دین دیده نشده است."شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ‏78/5.

20- از شرح المقاصد امام الحرمین منقول است که:

"امام در صورتی که ستمگر باشد و ستمگری و ناخالصی او آشکار گردد و هیچ عاملی نتواند او را از کارهای ناپسندش باز دارد، بر اهل حل و عقد است که برای کنار زدن او با یکدیگر همکاری کنند، ولو با به دست گرفتن اسلحه و برافروختن آتش جنگ."نظام الحکم و الادارة فی الاسلام، تألیف باقر شریف قرشی 54/.

دو موضوع شایان توجه

در هر صورت در اینجا دو مبحث است که واجب است ولو اجمالا به بحث و بررسی آنها پرداخت:

1- عدم جواز اطاعت از حاکم ستمگر فاسق، در فسق و ستمگری.

2- جواز و یا عدم جواز قیام و مبارزه مسلحانه علیه حاکم فاسق ستمگر.

ناوبری کتاب