صفحه ۳۸۳

شبهات عارض شده. اما نخستین آن دو متعلق به کارهای اعضای بدن است و آن به خاطر خواستهای دل و گرفتارشدن در هوای نفس و مرتکب محظورات شدن و اقدام به منکرات است، و این فسقی است که مانع از انعقاد امامت و ادامه یافتن آن می‎گردد. پس اگر برای کسی که امامت برای وی منعقد شده فسقی عارض گردد از رهبری ساقط می‎شود، و اگر به عدالت نیز بازگشت نمود امامت وی جز با عقد (بیعت) جدید باز نمی گردد. برخی از متکلمین گفته اند: اگر به عدالت بازگشت امامت وی بدون عقد و بیعت جدید باز می‎گردد، به خاطر عام بودن ولایت وی، و به خاطر اینکه از سرگرفتن بیعت مشقت هایی را به دنبال دارد. و اما دومین آنها متعلق است به اعتقاد که به خاطر شبهه ای عارض شده که او را به اعتقادی خلاف حق کشانده، که در این مورد علما اختلاف نظر دارند، برخی گفته اند: این مانع از انعقاد امامت و از ادامه آن است و با عارض شدن آن فرد از امامت بیرون می‎رود، چنانچه در مورد کفر تفاوتی نمی کرد که از ابتدا کافر باشد یا بعدا کافر شود، فسق نیز چه از ابتدا فاسق باشد یا بعدا با تأویل گرایی فاسق شود فرقی نمی کند.

اما بسیاری از علمای بصره گفته اند: انحراف فکری مانع از انعقاد امامت و باعث خروج از آن نمی شود، چنانچه مانع از تصدی مقام قضاوت و جواز گواهی دادن نیز نمی گردد."الاحکام السلطانیه 17/.

18- ابو محمد ابن حزم اندلسی در کتاب الفصل در تبیین و توجیه روایات گذشته می‎گوید:

"اگر از امام ستمی سر زد اگرچه مقدار آن کم باشد، آنچه واجب است این است که در این مورد با وی صحبت کنند و او را از ارتکاب آن باز دارند، اگر دست کشید و به حق بازگشت و برای قصاص بر پوست بدن و سایر اعضاء و یا برای اقامه حد زنا و تهمت و شرب خمر بر خویش اعلام آمادگی نمود، در این صورت راهی برای خلع وی وجود ندارد و او همانند گذشته امام است و خلع او جایز نیست؛ ولی اگر از پذیرفتن و اجرای حد به خود امتناع ورزید و از اشتباهات خویش بازنگشت، واجب است او را خلع و شخص دیگری که حق را اقامه کند به جای وی برگزید، که خداوند متعال فرمود: "تعاونوا علی البر و التقوی و لاتعاونوا علی الاثم و العدوان مائده (5)2/.- بر نیکی و تقوا کمک کنید

ناوبری کتاب