صفحه ۳۸۲

شمشیر، چنانچه از پیامبر(ص) روایت شده. و روزی ابراهیم صائغ - که یکی از فقهای اهل خراسان و راویان اخبار و اهل عبادت از آنان بود - از وی در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر پرسش نمود، گفت: آن واجب است؛ آنگاه حدیثی را از عکرمه از ابن عباس از پیامبراکرم (ص) خواند که آن حضرت فرمود: "افضل شهیدان حمزة بن عبدالمطلب و مردی است که در مقابل امام ستمگر قیام کند و او را امر به معروف و نهی از منکر کند، آنگاه در این راه به شهادت برسد."افضل الشهداء، حمزة بن عبدالمطلب و رجل قام الی امام جائر فامره بالمعروف و نهاه عن المنکر فقتل. آنگاه ابراهیم به مرو بازگشت و در مقابل ابومسلم که آن زمان دولتمدار بود ایستاد و او را امر و نهی نمود و خونریزی و ستمگری به ناحق وی را نکوهش کرد، تا اینکه ابومسلم او را آزارهای بسیار نمود و عاقبت او را بکشت. و باز داستان ابوحنیفه در جریان زیدبن علی (ره) مشهور است که کمک مالی به زید کرد و به طور پنهانی فتوا داد که واجب است مردم وی را یاری داده و به همراه او به مبارزه قیام کنند، و نیز ارتباطی که با محمد و ابراهیم دو فرزند عبدالله بن حسن (که هر دو کشته شدند) داشت.

همچنین به ابی اسحاق فزاری آنگاه که به وی گفت: چرا به برادر من گفتی با ابراهیم خروج کند تا کشته شود، گفت: جایگاه خروج برادر تو محبوبتر است نزد من از جایگاه خروج تو (ابواسحاق به طرف بصره خروج کرده بود).

از سوی دیگر پیروان اصحاب حدیث که امر به معروف و نهی از منکر را رها گذاشتند تا ستمگران بر امور اسلام مسلط شدند، همواره این اعمال و فتاوای ابوحنیفه را مورد انکار قرار می‎داده اند."احکام القرآن جصاص ‏81/1.

ظاهرا مراد ایشان از اصحاب حدیث همان حنابله هستند که به ظواهر روایاتی که پیش از این خوانده شد [روایات نهی از قیام علیه حاکم ] تمسک می‎کردند.

17- ابوالحسن ماوردی در الاحکام السلطانیه می‎نویسد:

"و آنچه به وسیله آن حال امام تغییر می‎کند و با آن از امامت بیرون می‎رود دو چیز است: 1- خدشه دارشدن عدالتش. 2- ظهور نقص در بدنش. اما خدشه دارشدن عدالتش و آن فسق است که به دو گونه است:

1- فسقی که در نتیجه پیروی شهوات ایجاد شده 2- فسقی که به خاطر گرفتاری در

ناوبری کتاب