صفحه ۳۷۷

دلالت بر همین معنی دارد سخن فرزند عمر در این حدیث که در واقع قیام عبدالله مطیع علیه یزید را مورد نکوهش قرار داده است. و اما آن کسانی که قیام را جایز می‎شمارند به قیام حسین (ع) و ابن زبیر و اهل مدینه علیه بنی امیه احتجاج می‎کنند، و آنان که معتقد به منع قیام هستند می‎گویند: از ظاهر روایات این گونه استفاده می‎شود، چنانچه ملاحظه می‎کنید، و نیز به این دلیل که چه بسا قیام موجب برانگیخته شدن فتنه و کشتار و هتک حرمت می‎گردد، چنانچه در واقعه حره این گونه اتفاق افتاد."حاشیه صحیح مسلم چاپ مصر (جلد دوم) ‏22/6، باب الامر بلزوم الجماعة .

فاجعه "حره"حره به معنی سنگلاخ است، و چون اطراف مدینه را سنگلاخ فراگرفته حادثه هجوم به مدینه را حره نامیدند. (از افاضات معظم له در درس). یکی از فجیع ترین حوادث تاریخی است که پس از حادثه کربلا روی یزید و بنی امیه را سیاه کرده است؛ در این حادثه سپاه یزید بن معاویه به دستور وی به مدینه پیامبراکرم (ص) و جایگاه نزول وحی حمله کردند و در شهری که صحابه پیامبر(ص)، از مهاجرین و انصار و پیروان نیک سیرت آنان و اهل بیت پیغمبر(ص) زندگی می‎کردند هجوم آوردند و هزاران نفر از مسلمانان را به قتل رساندند و اموالشان را به غارت بردند، و یزید سه روز مدینه را برای لشکریان خود مباح کرد که هر جنایتی می‎خواهند مرتکب شوند؛ به گونه ای که نوشته اند هزار زن در این ماجرا بدون همسر، فرزند به دنیا آوردند.

چنانچه یزید پس از آن با عراده های جنگی و منجنیق به مکه هجوم آورد و خانه خدا را خراب کرد و آنجا را به آتش کشید. یزید در مدت کوتاه حکومت خود، خونریزی و فسق و فجور و نوشیدن شراب را از حد گذرانید، و عبدالله بن مطیع کسی است که به خاطر این جنایات بر یزید شورید و مشاهده می‎کنیم که طبق مضمون این روایت عبدالله عمر عمل او را مورد اعتراض قرار می‎دهد و قیام او را تخطئه می‎کند؛ و در حقیقت تخطئه او، تخطئه نور چشم پیامبرو سبط شهید آن حضرت امام حسین (ع) در قیام و انقلابش علیه یزید نیز هست. و اگر این حدیث که فرزند عمر از پیامبراکرم درباره لزوم بیعت روایت کرد صحیح باشد، پس عذر او و عذر امثال او در تخلف از بیعت امیرالمؤمنین (ع) چیست ؟ و عجیب تر از آن، تخلف از بیعت مظهر زهد و تقوا و باب علم پیامبراکرم (ص) امیرالمؤمنین و بیعت با شخصی مثل حجاج سفاک جنایتکار است که با دست به پای او مالید و بدین وسیله با او بیعت کرد. چنانچه داستان آن در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده است.شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ‏242/13.

ناوبری کتاب