صفحه ۳۷۳

مسأله شانزدهم: حکم مبارزه مسلحانه علیه حاکم فاقد شرایط

آیا خروج و مبارزه مسلحانه علیه حاکم مسلطی که برخی از شرایط رهبری نظیر عدالت را از دست داده جایز است یا نه ؟ آیا می‎توان بین شرایط مهم و غیر مهم، یا آنجا که اساس و کیان اسلام در خطر است و آنگاه که این گونه نیست، یا بین خطاهای جزئی و انحرافهای اساسی فرق گذاشت ؟ اینها وجوهی است که باید به بحث و بررسی آنها پرداخت.

البته حکم این مسأله از آنچه ما در بخش سوم کتاب - فصل جهاد و در فصل بررسی روایات مورد استناد اهل سکوت و سکون در عصر غیبت - و در بخش چهارم - آنگاه که شرط عدالت را مورد بحث قرار دادیم - تا اندازه ای روشن و مشخص گردید، اما در اینجا بجاست (به خاطر اهمیت آن) مسأله را به صورت مستقل مورد بحث و گفتگو قرار دهیم و در حد متوسط به بررسی آن بپردازیم، گرچه بحث تفصیلی و همه جانبه آن باید به جای خود و به کتابی مستقل احاله گردد. آنچه از برخی روایات و فتاوای علمای سنت به دست می‎آید، وجوب اطاعت و تسلیم در برابر حاکم است، اگرچه فاجر و ستمگر باشد؛ طبق این روایات و فتاوا، خروج علیه حاکم جایز نیست. در اینجا برخی از نمونه های آن را یادآور می‎شویم.

روایات منقول از طریق سنت در این مسأله

1- مسلم در کتاب صحیح خویش به سند خود از حذیفة بن یمان روایت کرده که گفت:

"به پیامبرخدا(ص) عرض کردم: ای رسول خدا، ما پیش از شما در شر زندگی می‎کردیم، آنگاه خداوند برای ما خیر و خوبی آورد و ما اکنون در آن زندگی می‎کنیم، آیا پس از این خیر شری نیز وجود دارد؟ حضرت فرمود: بله، گفتم: آیا پس از شر خیری هم هست ؟ فرمود: بله، گفتم: آیا پس از آن خیر شری هست ؟ فرمود: بلی، گفتم: چگونه ؟ فرمود: پس از من پیشوایانی خواهند آمد که به هدایت من هدایت نیافته و به سنت من عمل نمی کنند، و در میان مردم کسانی به پای خواهند خاست که دلهایشان دلهای شیاطین است در کالبد انسانها، گوید: گفتم: ای پیامبرخدا، اگر آن روز را درک کردم چه کنم ؟ فرمود: "از فرمانروای خویش شنوایی و اطاعت داشته باشش، و اگر پشتت را با تازیانه نواخت و اموالت را گرفت باز از وی شنوایی و اطاعت داشته باش."تسمع و تطیع للامیر، و ان ضرب ظهرک، و اخذ مالک فاسمع و اطع. (صحیح مسلم ‏1476/3، کتاب الامارة، باب 13، حدیث 1847).

ناوبری کتاب