صفحه ۳۶۰

حکیم نیز این سیره را با همه لوازم آن مورد تأیید و امضا قرار داده است.

آنگاه اگر گفتیم: انتخاب در یک مرحله و به صورت مسقتیم انجام می‎گیرد، پس مراد به اکثریت اکثریت همه جامعه است؛ و اگر گفتیم: در دو مرحله صورت می‎گیرد، پس مراد به آن در مرحله اول اکثریت جامعه (برای انتخاب خبرگان) و در مرحله دوم اکثریت اهل خبره (برای تعیین حاکم) است.

و همان گونه که در تعیین حاکم معمولا صددرصد آراء به دست نمی آید، اینکه در انتخابات، افراد غایب و ناتوان و کسانی که پس از انتخاب به دنیا آمده اند حضور داشته باشند نیز عملا غیر ممکن است، به ویژه در جوامع بزرگ. پس از این راه نیز دانسته می‎شود که انتخاب اکثریت نسبت به اقلیت و افراد غایب و ناتوان، و متولدین پس از انتخابات نیز نافذ است. همه اینها بدین جهت است که سیره عقلا بر این اساس جریان یافته و شارع حکیم نیز با توجه به ادله ای که خوانده شد آن را امضا فرموده است.

از سوی دیگر راز و رمز همه این مسائل در این است که جامعه به عنوان جامعه، نزد عقلا دارای مقررات و قوانین ویژه ای است که بدون در نظر گرفتن و رعایت آنها نظم و آرامش در آن برقرار نخواهد شد. و فرض این است که شارع مقدس نیز به خاطر حفظ نظام و حقوق مردم در حد امکان آن قوانین را مورد امضاء و تأیید قرار داده است، و اینکه احیانا اقلیت و یا افراد ناتوان در پرتو اجرای این مقررات زیان می‎بینند، با توجه به دستاوردهایی که به برکت زندگی در اجتماع می‎یابند سود آن به مراتب بیشتر از زیانی است که متوجه آنان شده و "کسی که سود می‎برد زیان نیز متوجه اوست" این چیزی است که وجدان و عقل بر ضرورت آن گواهی می‎دهد.

پیش از این نیز دانسته شد که آنچه بهتر و به احتیاط نزدیکتر است این است که انتخاب والی در دو مرحله انجام پذیرد، عموم مردم افراد خبره عادل را انتخاب کنند و خبرگان رهبر و والی را. از سوی دیگر خردمندی و عدالت افراد خبره و نیز والی اقتضا دارد که حقوق افراد غایب و ناتوان و کسانی را که پس از انتخاب به دنیا آمده اند حتی در ثروتهای عمومی و معادن و بیابانها و نظایر آن رعایت کنند. و این نکته ای است در خور توجه.

اگر گفته شود: در قرآن کریم آیات بسیار زیادی وارد شده که علم و عقل را از اکثریت نفی نموده، نظیر گفتار خداوند سبحان که می‎فرماید:

ناوبری کتاب