صفحه ۳۵۰

مهاجرین و انصار است. اگر آنان بر کسی وحدت نظر یافته و او را امام خویش نامیدند، این مورد رضایت خداوند است. پس اگر کسی به وسیله افترا بستن یا بدعت از نظر آنان بیرون رفت، وی را به آنچه از آن بیرون رفته باز گردانید، پس اگر امتناع ورزید با وی به خاطر اینکه راهی به غیر راه مؤمنان را رفته قتال کنید، و خداوند او را به سزای اعمالش خواهد رساند."انه بایعنی القوم الذین بایعوا ابابکر و عمر و عثمان علی ما بایعوهم علیه. فلم یکن للشاهد ان یختار و لا للغایب ان یرد، و انما الشوری للمهاجرین و الانصار، فان اجتمعوا علی رجل و سموه اماما کان ذلک (لله) رضا، فان خرج عن امرهم خارج بطعن او بدعة ردوه الی ما خرج منه، فان ابی قاتلوه علی اتباعه غیر سبیل المؤمنین و ولاه الله ما تولی. (نهج البلاغه، فیض 840/، لح 366/، نامه 6).

در کتاب وقعه صفین نصربن مزاحم، و الامامة و السیاسة ابن قتیبه آمده است:

"اما بعد، بیعت مسلمانان با من در مدینه، تو را با اینکه در شام هستی ملزم به اطاعت می‎کند چرا که قوم (مهاجرین و انصار) با من بیعت کردند."اما بعد فان بیعتی بالمدینة لزمتک و انت بالشام؛ لانه بایعنی القوم. (وقعة صفین 29/ و الامامة و السیاسة ‏84/1).

آن دو سپس آنچه را در نهج البلاغه آمده است در دنباله این حدیث یادآور می‎شوند و قسمت پایانی کلام آن حضرت (به خاطر اینکه راهی غیر راه مؤمنین را پیمودند) اشاره است به گفتار خداوند متعال که می‎فرماید:

"و من یشاقق الرسول من بعد ما تبین له الهدی و یتبع غیر سبیل المؤمنین نوله ماتولی و نصله جهنم و سأت مصیرا"نساء (4)115/. و کسی که با پیامبراکرم (ص) مخالفت ورزید پس از آنکه هدایت برای وی آشکار شد و بجز راه مؤمنان را پیمود، او را به سزای عملش می‎رسانیم و به جهنمش می‎افکنیم و چه بد جایگاهی است."

ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه خویش می‎نویسد:

"بدان که این فصل (از کلام آن حضرت) به صراحت دلالت بر این دارد که اختیار (و انتخاب) نیز راهی برای تعیین امام است، همان گونه که متکلمین علمای ما یادآور شده اند...

اما امامیه این نامه آن حضرت (ع) را حمل بر تقیه می‎کنند و می‎گویند:

"برای آن حضرت امکان نداشت باطن حال خویش را در نامه خود برای معاویه

ناوبری کتاب