صفحه ۳۳۹

مسأله پنجم: اگر برخی شرایط رهبری در کسی و برخی در افراد دیگری وجود داشت تکلیف چیست ؟

اگر فرض نمودیم برخی از شرایط رهبری در شخصی وجود داشت و برخی شرایط دیگر در فرد دیگری و شخصی که واجد همه شرایط رهبری باشد یافت نشد تکلیف چیست ؟

ماوردی در احکام السلطانیه می‎گوید:

"اگر یکی از آن دو داناتر (اعلم) و دیگری شجاعتر باشد، باید ملاحظه نمود در آن موقعیت چه ویژگیهایی مورد نیاز است، اگر در شرایطی است که مرزهای اسلام به خطر افتاده و یاغیان و شورشگران ابراز وجود نموده اند، در آن شرایط فرد شجاعتر مقدم است؛ اما اگر سختی ها و تشنج های نظامی فروکش کرده و بدعت گزاران و فرقه های مختلف بروز کرده اند، فرد داناتر برای رهبری شایسته تر است."الاحکام السلطانیه ماوردی 7/.

نظیر همین مطلب را قاضی ابی یعلی فراء در الاحکام السلطانیه گفته است.الاحکام السلطانیه ابی یعلی 24/.

ابن سینا در کتاب شفا می‎نویسد:

"آنچه در رهبری بیشتر به آن تکیه می‎شود "عقل" و "نیک کشورداری" است. پس آن کس که در سایر ویژگیها متوسط، اما در این دو ویژگی جلو باشد، در صورتی که از ویژگیهای دیگر بیگانه نباشد و خصلت های ضد آن ویژگیها در او شکل نگرفته باشد، از کسانی که سایر ویژگیها را دارا هستند اما از این دو ویژگی (عقل و نیک کشورداری) کم بهره اند مقدم است. پس اگر کسی واجد هر دو ویژگی نبود، در چنین شرایطی باید فرد داناتر (اعلم) با فرد عاقل تر همکاری نموده و او را در انجام امور یاری دهد، و بر عاقل تر نیز لازم است که به فرد داناتر مراجعه نموده و به وی اعتماد کند، نظیر آنچه بین عمر و علی (ع) گذشت."شفا 452/... چاپ دیگر 564/، اواخر الهیات، فصل خلیفه و امام.

به اعتقاد ما مثالی که ابن سینا برای این مسأله زده مورد اشکال و مناقشه است. امیرالمؤمنین (ع) خود در نهج البلاغه می‎فرماید:

"به خدا سوگند معاویه زیرکتر و باهوشتر از من نیست ولکن او مکر و گناه می‎کند، و اگر مکر ناپسند نبود من از زیرکترین مردم بودم."والله ما معاویة بأدهی منی ولکنه یغدر ویفجر. ولولا کراهیة الغدر لکنت من ادهی الناس. (نهج البلاغه، فیض 648/، لح 318/، خطبه 200).

ناوبری کتاب