بر انحراف و پایمال کردن حق باشد، به انتخاب مجدد نمی اندیشد؛ و بلکه اگر از راه حق منحرف گردید، باعث سقوط او از عدالت و عدم جواز انتخاب مجدد وی میشود؛ و این نکته ای است شایان توجه.
مسأله سوم: آیا شرایط هشتگانه در رهبر تکلیفی است یا وضعی ؟
شرایط هشتگانه ای که در رهبر معتبر دانستیم آیا رعایت آن به هنگام انتخاب صرفا "تکلیفی" است یا "وضعی"حکم تکلیفی و حکم وضعی دو اصطلاح است در علم اصول فقه. حکم تکلیفی حکمی است که از سوی شارع مقدس برای انجام کار یا بازداشتن از کار و یا مباح دانستن چیزی صادر میشود؛ که مجموع آن در پنج حکم تکلیفی که عبارتند از: وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه خلاصه میشود. حکم وضعی حکمی است که از ناحیه شارع، جعلی مستقل صورت نگرفته و اکثرا از احکام تکلیفی نشأت میگیرد؛ مانند پلیدی و نجاست بول که ناشی از حکم تکلیفی وجوب اجتناب از بول است، و پاک و طاهر بودن آب که ناشی از حکم تکلیفی جواز نوشیدن آب است، و صحت معامله که ناشی از حکم تکلیفی جواز تصرف خریدار و فروشنده در پول و جنس خرید و فروش شده است و... (مقرر).؟ بدین معنی که آیا انتخابات بدون وجود آنها باطل است و رهبری منعقد نمی گردد یا نه ؟
در این ارتباط باید گفت: بنابر اینکه به نصب فقها از سوی ائمه معصومین (ع) قائل شویم اشکالی در مسأله نیست؛ زیرا فرد منصوب در واقع طبق اقتضای ادله، همان "عنوان واجد شرایط مذکوره است" و غیر واجد شرایط منصوب نشده و با انتخاب هم بر مردم حکومت نمی یابد.
و اما در صورتی که قائل به انتخاب شویم باز آیات و روایاتی که ویژگیهای رهبری در آنها آمده ظهوردر این دارد که در مقام بیان حکم وضعی بوده و اینکه اسلام و فقاهت و عدالت و سایر شروط واقعا شرط والی است، پس برای کسی که فاقد آنهاست رهبری منعقد نمی شود اگرچه مردم با رأی خود او را انتخاب کنند. برای روشن ترشدن این معنی آیات و روایات ذیل را ملاحظه فرمایید: