"... و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون...و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون... و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون مائده (5)44/، 45، 47. کسی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، از کافران است... و کسی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، از ظالمان است... و کسی که به آنچه خدا حکم کرده حکم نکند، از فاسقان است."
و نیز پیامبر خویش را مورد خطاب قرار داده و میفرماید:
"و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمنا علیه فاحکم بینهم بما انزل الله و لاتتبع اهواءهم عما جأک من الحق... و ان احکم بینهم بما انزل الله و لاتتبع اهواءهم واحذرهم ان یفتنوک عن بعض ما انزل الله الیک مائده (5)48/ - 49. و کتاب را به حق بر تو فرستادیم تا آنچه را از کتاب در پیش روی آن است تصدیق کند و نگهبان آن باشد. پس بین آنان به آنچه خدا نازل نموده حکومت کن و در آنچه از حق برای تو آمده از هواهای آنان پیروی مدار... و به آنچه خداوند نازل نموده بین آنان حکم (یا حکومت) کن و هواهای آنان را پیروی مدار، و از اینکه تو را به برخی از آنچه خداوند بر تو نازل فرموده به فتنه اندازند برحذر باش."
این دو ویژگی اختصاصی حکومت اسلامی است. اما در حکومت دموکراسی، مردم و یا رهبر جامعه هیچ گونه تقیدی به ایدئولوژی خاص و یا مصالح نوعی و فضایل اخلاقی جامعه ندارند، بلکه مردم کسی را که خواستها و هواهای آنان را برآورده کند انتخاب میکنند و حاکم نیز میتواند از آن تخلف کند.
در این صورت مردم با همه خواستهای نفسانی خود هم منشاء قوه مجریه و هم مقننه هستند و حاکم نیز خود را طبق خواستهای مردم وفق میدهد، اگرچه با خواستهای واقعی و مصالح نوعی و فضایل اخلاقی جامعه مغایر باشد. و در این ارتباط چه بسیار رهبرانی که در جهت پاسخگویی به خواستهای مردم فریاد وجدان خود را نادیده میگیرند، برای اینکه مجددا انتخاب شوند.
اما حاکم اسلامی به خاطر دارا بودن ملکه عدالت و تقوی، قهرا از احکام خدا و از حق و فضیلت تخلف نمی کند؛ و در صورتی که اجابت خواستهای مردم متوقف