صفحه ۳۲۶

و در کنزالعمال از سلیم بن قیس عامری روایت شده که گفت: ابن کواء از علی (ع) درباره سنت و بدعت و از جماعت و تفرقه پرسید، حضرت فرمود:

"ای ابن کواء، سؤال را به خاطر داری، اینک به پاسخ توجه کن: سنت به خدا سوگند سنت محمد(ص) است؛ و بدعت چیزی است که با آن مفارقت داشته باشد؛ و جماعت به خدا سوگند همراه بودن با اهل حق است، اگرچه کم باشند؛ و تفرقه همراه شدن با باطل است، اگرچه زیاد باشند."یا ابن الکواء، حفظت المسألة فافهم الجواب: السنة و الله سنة محمد(ص)، و البدعة ما فارقها، و الجماعة والله مجامعة اهل الحق و ان قلوا، و الفرقة مجامعة اهل الباطل و ان کثروا. (کنزالعمال ‏378/1، کتاب الایمان، باب 2، حدیث 1644).

و روایتهای دیگری نظیر این روایات.

چگونه صرف حجیت ملاک حق می‎تواند باشد! و حال آنکه سبط شهید پیامبراکرم، امام حسین (ع) بر یزید و جماعت او شورید، و زید(ره) علیه هشام و سپاهیانش قیام کرد؟ و در هر شرایطی قیام علیه فساد و باطل در صورت وجود قدرت واجب است، چنانچه بحث آن پیش از این در فصل جهاد (جلد اول کتاب) گذشت، و در فصل ششم همین بخش نیز به تفصیل خواهد آمد.

و امام صادق (ع) به سدیر صیرفی فرمود:

"به خدا سوگند ای سدیر اگر برای من به تعداد این بزغاله ها شیعه می‎بود، نشستن برای من روا نبود." و تعداد بزغاله ها هفده رأس بود."و الله یا سدیر لو کان لی شیعة بعدد هذه الجداء ما وسعنی القعود. (کافی ‏243/2، کتاب الایمان و الکفر، باب قلة عدد المؤمنین، حدیث 4).

و از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده که فرمود:

"خدا را با خدا، رسول را با رسالت، و اولی الامر را به انجام کارهای نیک و عدالت و نیک رفتاری بشناسید."اعرفوا الله بالله و الرسول بالرسالة و اولی الامر بالمعروف و العدل و الاحسان. (نورالثقلین ‏501/1، ذیل تفسیر آیه "اطیعوا الله)".

پس افراد ستم پیشه و زشت کردار هیچ گونه ولایتی بر مردم ندارند و برای جماعت آنان هیچ گونه کرامتی نیست.

ناوبری کتاب