صفحه ۲۹۶

نظیر این روایت در تاریخ طبری و کامل ابن اثیر نیز آمده است.تاریخ طبری ‏3076/6، کامل ابن اثیر ‏193/3.

از این روایت استفاده می‎شود که حکومت از امور مربوط به مسلمانان است و مسؤولیت تعیین حاکم به دست آنان می‎باشد.

ممکن است گفته شود: کلمات امام (ع) در اینجا در مقام جدل، و در مقابل کسانی بوده که نصب آن حضرت را مورد انکار قرار می‎داده اند [نه اینکه می‎خواسته ولایت خویش را با انتخاب تثبیت کند.]

در پاسخ باید گفت: بلی این معنی صحیح است و امام (ع) در مقام جدل بوده، ولی نه جدل به امر باطل و خلاف واقع، بلکه چنانچه پیش از این گفته شد: نص همواره بر انتخاب مقدم است ولکن چون آنان تسلیم نصب آن حضرت نبوده اند، امام (ع) مسأله انتخاب را که در رتبه بعدی قرار دارد مطرح فرموده؛ و ان شاء الله پس از این در بحث بیعت توضیح آن خواهد آمد.

9- کلام امیرالمؤمنین (ع) بر ضرورت علنی بودن بیعت

طبری در تاریخ خود به سند خویش از محمد بن حنفیه روایت نموده که گفت:

"من پس از کشته شدن عثمان در کنار پدرم بودم. آن حضرت به منزل وارد شد و اصحاب رسول الله (ص) اطراف وی اجتماع نمودند و گفتند: این مرد (عثمان) کشته شد و مردم مجبور هستند که امام و رهبری داشته باشند و ما امروز کسی را سزاوارتر از تو برای این امر نمی یابیم، نه کسی سابقه تو را دارد و نه کسی از تو به رسول خدا(ص) نزدیکتر است. حضرت فرمود: "این کار را انجام ندهید، من وزیر شما باشم بهتر از این است که امیر باشم" گفتند: نه، به خدا سوگند ما دست برنخواهیم داشت تا با تو بیعت کنیم. حضرت فرمود: "پس (مراسم بیعت) در مسجد باشد؛ چرا که بیعت من مخفی نیست و جز با رضایت مسلمانان عملی نمی باشد."لاتفعلوا، فانی اکون وزیرا خیر من ان اکون امیرا... ففی المسجد، فان بیعتی لاتکون خفیا (خفیة) و لاتکون الاعن رضی المسلمین. (تاریخ طبری ‏3066/6).

ناوبری کتاب