علاوه بر اینکه عمران تکوینی نیز عادتا جز در سایه نظام عدالت گستر و حکومت صالح که حافظ حقوق محرومان و مانع از گسترش فساد در جامعه باشد حاصل نمی گردد.
7- و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون انبیاء (21)105/. و ما بعد از تورات در زبور داود نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را متصرف خواهند شد.
8- قال موسی لقومه استعینوا بالله و اصبروا ان الارض یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین اعراف (7)128/. موسی به قوم خود گفت: ازخدا یاری جویید و صبر کنید که زمین ملک خداست، به هر کس از بندگان که خواهد واگذارد، و عاقبت مخصوص پرهیزگاران است.
9- و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین.قصص (28)5/. و ما اراده کرده ایم که بر طایفه مستضعف زمین منت نهاده و آنان را پیشوایان و وارث ملک و جاه (فرعونیان) گردانیم.
وراثت زمین، حاکمیت بر آبادانی و عمران زمین تکوینا و حکمرانی بر امور جامعه را تشریعا اقتضا دارد.
به طور خلاصه از مجموع این آیات شریفه استفاده میشود که عمران و تصرفات تکوینی و نیز حکومت و رهبری جامعه بدان جهت که انسان خلیفه خداوند و وارث او در زمین است به او سپرده شده است. لکن ممکن است کسی به این دلیل مناقشه وارد نموده و بگوید: مراد از خلیفه و خلفا و خلافت، جانشینی از سوی خداوند متعال نیست، بلکه شاید مراد از آن جانشینی یک قوم از قوم دیگر و یک نسل از نسل دیگر باشد. نظیر این آیه شریفه که میفرماید: