صفحه ۲۷۸

امام موسی بن جعفر(ع) می‎فرماید:

"فقیهی که یتیمی از یتیمهای ما را که از ما و از مشاهده ما بریده شده نجات دهد و به وی آنچه نیازمند است بیاموزد، ناگوارتر است بر ابلیس از هزار عابد..."فقیه واحد ینقذ یتیما من ایتامنا المنقطعین عنا و عن مشاهدتنا تعلیم ماهو محتاج الیه اشد علی ابلیس من الف عابد...(همان مدرک).

علی بن محمد (امام علی النقی (ع" می‎فرماید:

"اگر پس از غیبت قائم شما از علمایی که مردم را به خدا دعوت و به راه او دلالت و از دین او با حجتهای الهی حراست و حفاظت کنند کسی باقی نماند... همه از دین خدا خارج شده و کسی بر دین پایدار نمی ماند... اینان ممتازترین ها در پیشگاه خداوند عزوجل هستند."لولا من یبقی بعد غیبة قائمکم من العلماء الداعین الیه والدالین علیه و الذابین عن دینه بحجج الله... لما بقی احدا لا ارتد عن دین الله... اولئک هم الافضلون عندالله عزوجل. (همان مدرک).

و از این قبیل روایتهای دیگری که در فضیلت علم و عالم و تعلیم وارد شده است.

اما بسیار روشن است که این روایات بر نصب فقیه به عنوان والی و حاکم جامعه دلالت ندارد، بلکه ما در دلالت روایات گذشته که بزرگان و اساتید بدان استناد نموده بودند حتی در رأس آنها به مقبوله عمربن حنظله نیز اشکال و مناقشه وارد نمودیم.

بلی، در دلالت همه این روایتها بر تقدم فقیه بر غیر فقیه و صلاحیت وی برای این مسؤولیت و اینکه او صالحتر از دیگران است هیچ گونه اشکال و تردیدی نیست. و ما پیش از این در مورد لزوم و ضرورت حکومت و عدم جواز اهمال آن و اینکه در حاکم اسلامی هشت شرط - که یکی از آنها فقاهت و بلکه افقهیت است - به تفصیل سخن گفتیم.

و گفتیم که ولایت یا به نصب از مقام بالا منعقد می‎شود و یا با انتخاب امت، که

ناوبری کتاب