منتخب با انتخاب امت والی میگردد، و همان گونه که برای یک شهر جز یک دیوار نیست برای جامعه اسلامی نیز جز یک والی بالفعل نمی باشد، و او همان کسی است که مسلمانان وی را از بین فقها انتخاب کرده اند، و سایر فقها فقط دارای شأنیت و صلاحیت هستند، و ما در فصل گذشته اشکال ولایت بالفعل داشتن همه فقها در یک عصر را در مرحله ثبوت بیان کردیم که میتوان مراجعه نمود.
بلی، اگر همه مسلمانان از عمل به این وظیفه مهم [انتخاب رهبر] سرباز زدند، بر فقها واجب است که از باب امور حسبیه، شؤون حکومت را در حد توان به عهده بگیرند؛ و این مطلبی است که بحث تفصیلی آن پس از این خواهد آمد.
باز ممکن است گفته شود: متبادر از حفظ اسلام و قدر متیقن از همان تلاش و فعالیت علمی نسبت به احکام الله است، فعالیتهایی از قبیل استنباط احکام و تفسیر و تبلیغ و دفع شبهات و نشر کتاب و کارهای دیگری همانند آن. و اما اجرا و تنفیذ احکام اسلام در جامعه امر دیگری است که معلوم نیست مشمول این حدیث باشد. و آیا امام صادق (ع) مثلا که خود مبین معارف و احکام اسلام است و فقهای بسیاری را تربیت فرموده، دژ و قلعه اسلام نیست ؟ مگر اینکه گفته شود: کلمه "حصون" مطلق است و به اطلاق خود شامل حفظ اسلام (به همه اشکال آن) در علوم و سیاست و اجرا میگردد؛ پس جهتی برای اخذ به "قدر متیقن" باقی نمی ماند؛ و امام صادق (ع) نیز فرمود: "اگر من به تعداد این بزغاله ها شیعه داشتم [که تعدادشان 17 رأس بوده ] نشستن برای من جایز نبود."لوکان لی شیعة بعدد هذه الجداء ما وسعنی القعود. (کافی 243/2، کتاب ایمان و کفر، باب قلة عدد المؤمنین، حدیث 4). چنانچه بحث آن در جای خود گذشت.
6- حدیث "الفقهاء امناء الرسول"
در کتاب کافی از علی بن ابراهیم از پدرش از نوفلی از سکونی از امام صادق (ع) روایت شده که گفت: پیامبرخدا فرمود:
"فقها افراد امین و مورد اطمینان پیامبران هستند تا هنگامی که در دنیا وارد نشده اند؛ گفته شد: یا رسول الله، ورود آنان در دنیا چگونه است ؟ فرمود: پیروی از سلطان، پس آنگاه که این گونه شدند از آنان نسبت به دینتان برحذر باشید."