صفحه ۲۶۰

چنانچه خداوند تبارک و تعالی در مورد پیامبر ما فرمود: "النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم" و [باز تأکید می‎کنیم که ] منظور ما از ولایت در این مورد، ولایت تکوینی یا فضایل معنوی و کمالات ذاتی انبیا که غیر قابل انتقال است نیست؛ بلکه منظور، ولایت اعتباری آنان است که در نزد عقلا قابل انتقال و توراث است. چنانچه کلام نهج البلاغه نیز گواه بر همین معنی است که می‎فرماید: "اری تراثی نهبانهج البلاغه، فیض 46/، لح 48/، خطبه 3. می‎بینم که میراثم به تاراج می‎رود." پس اطلاق روایات اقتضای انتقال همان ولایت پیامبر(ص) به علمای امتش را دارد. و اعتراض به این معنی که اطلاق در موضوعات جریان می‎یابد نه در محمولات، پاسخ آن در مناقشه ششم بر مقبوله عمربن حنظله گذشت، و گفتیم که بین موضوعات و محمولات از این جهت فرقی وجود ندارد.

اما ادعای اینکه مراد از "علماء" تنها ائمه دوازده گانه (ع) می‎باشند، به گواهی خبر جمیل از امام صادق (ع) که می‎فرماید: "علماء ما هستیم و شیعیانمان دانش پژوهانند و سایر مردم کفهایی بی مایه اند"کافی ‏34/1، کتاب فضل العلم، باب اصناف الناس، حدیث 4. به چند جهت ناوارد است:

اولا: بدان جهت که دلیلی بر اختصاص، وجود ندارد؛ و شاید مراد از خبر "جمیل" علمای کامل در علم باشد، گذشته از آن در اخبار و روایات ما کلمه "فقها" و "علما" بسیار آورده شده و همراه با آن قرائن بسیار بر عدم انطباق آن با ائمه معصومین (ع) وجود دارد.

ثانیا: اینکه در صحیحه قداح می‎فرماید: "هر که راهی را در طلب علم طی کند، خداوند او را به بهشت راه می‎برد."کافی ‏34/1، کتاب فضل العلم، باب ثواب العالم و المتعلم، حدیث 1. و اینکه در خبر "ابی البختری" آمده بود: "هر که برخی از آنها را به دست آورد، بهره زیادی به دست آورده."وسائل ‏53/18، ابواب صفات قاضی، باب 8، حدیث 2. ظهور در این دارند که از علما ائمه معصومین اراده نشده، چنانچه مخفی نیست.

اگر گفته شود: متبادر از کلمه ورثة الانبیاء این است که علما وارث انبیا هستند از آن جهت که انبیا می‎باشند، یعنی صفت انبیا بودن در موضوع وراثت علما دخالت دارد، و شأن انبیا از آن جهت که انبیا هستند چیزی غیر از خبر دادن از سوی خداوند (انباء) و تبلیغ نیست؛

در پاسخ باید گفت: متبادر از لفظ "انبیاء" در این مورد عنوان

ناوبری کتاب