صفحه ۲۵

در اینجا امام (ع) راوی روایت را به فطرت درونی و ارتکاز ذهنی خود و به آنچه عقلا به عنوان عقلا بدان ملتزم هستند ارجاع داده است، و این یک حقیقت وجدانی است که طبع و وجدان همه انسانها در صورتی که از تعصب و عناد خالی باشد از هر دین و ملتی که باشند قبول خواهد کرد، و اگر برفرض در منطقه ای اکثریت مردم متعهد و ملتزم به اسلام باشند و در بین آنان اقلیت های غیرمسلمانی وجود داشته باشند بی تردید باید حکومت بر اساس موازین اسلام با حفظ حقوق اقلیت ها تشکیل گردد، و حفظ حقوق آنان نیز خود از مقررات و موازین اسلام به شمار می‎آید، چنانچه بر اهلش پوشیده نیست.

خلاصه کلام: آنچه تاکنون گفته شد را این چنین می‎توان خلاصه نمود که به حکم عقل در والی و حاکم اسلامی شرایط عقل و قدرت و اسلام و علم و بلکه اعلمیت و عدالت شرط می‎باشد. اما شرایط دیگری نظیر "مدیریت" و "تدبیر" را می‎توانیم به گونه ای با کمی توجه تحت عنوان دانایی (علم) و یا توانایی (قدرت) قرار بدهیم؛ چرا که مثلا دانایی دارای مفهوم وسیعی است که هم آگاهی به اصول و مبانی اسلام، و هم آگاهی به راههای تطبیق و پیامدها و چگونگی اجرا در آن نهفته است؛ که ان شاءالله در فصلهای آینده به تفصیل درباره این شرایط و حدود و کیفیت آن بحث خواهیم کرد.

ناوبری کتاب