صفحه ۲۴۰

رجوع به سلاطین است؛ چرا که قضات از اذناب و منصوبین سلاطین هستند و قوتشان به قوت آنان وابسته است. آیا ملاحظه نمی فرمایید کسی که در دولتی به یکی از عمال مراجعه کند و از این رو که وی کارگزار این دولت است به وی بها بدهد، در واقع می‎توان گفت به آن دولت اعتنا کرده و آن را به رسمیت شناخته است؛ و مورد نزول آیه نیز قضاوت بود، چنانچه پیش از این گذشت.

اگر شما بفرمایید: استعمال حرف استعلاء (یعنی حرف علی) در آنجا که فرموده "علیکم - برشما" با ولایت مطلقه تناسب دارد و آن گونه که گفته شد کلمه "بینکم - در بین شما" با قضاوت متناسب است،

در پاسخ عرض می‎کنم: به کار بردن حرف استعلاء در قضاوت غلط نیست؛ زیرا در قضاوت نیز یک نحوه برتری و استیلا یافت می‎شود؛ چرا که قاضی منصوب از جانب سلطان دارای علو و قدرت است به سبب قدرت کسی که او را نصب کرده، و قاضی منصوب از جانب امام صادق (ع) نیز دارای یک نوع قدرت معنوی است؛ زیرا عمل به حکم او و تسلیم شدن در برابر دستور او واجب است. که به هر تقدیر استعمال حرف استعلاء در این صورت نیز صحیح می‎باشد.

5- ظاهرا مخاطب در کلمه "منکم" و "علیکم" خصوص شیعه امامیه اثنی عشریه است، چنانچه کلمه "اصحابنا" در کلام سئوال کننده [راوی روایت ] نیز گواه بر همین معنی است و شیعیان در عصر امام صادق (ع) تعدادشان بسیار کم و بین سایر فرقه های اسلامی مستهلک بودند، و امکان تحقق دولت و حکومت برای آنان نیز وجود نداشته است، و از همین ویژگی دانسته می‎شود که امام (ع) درصدد نصب والی برای شیعه نبوده بلکه غرض آن حضرت رفع مشکل شیعیان در منازعه و اختلافاتشان در آن زمان بوده است؛ به همین جهت آنان را به تعیین قاضی تحکیم - بدین گونه که از بین خود یک نفر را انتخاب کنند و به قضاوت وی رضایت دهند - امر فرموده است؛ و اگر آن حضرت درصدد نصب والی می‎بود، مناسب بود نصب وی را بر همه امت اسلامی قرار دهد نه بر شیعیان فقط.

مگر اینکه چنانچه در کلام استاد - مدظله - پیش از این گذشت گفته شود: نظر امام صادق (ع) منحصر به عصر و زمان خویش به تنهایی نبوده، بلکه به صدد طرح حکومت عادله الهی و بیان شرایط و ویژگیهای والی بوده تا اندیشمندان در صورتی که خداوند ولو در زمانهای بعد آنان را به تشکیل و اقامه حکومت عادله موفق

ناوبری کتاب