اطاعت از خداوند متعال، ناظر به اطاعت از وی در احکام است. و اطاعت از رسول و ائمه - علیهم السلام - در مقابل بیان احکام نیز چیزی غیر از اطاعت از خداوند نیست، و اوامر آنان در این زمینه نظیر اوامر فقیه ارشادی است نه مولوی.
از سوی دیگر برای پیامبراکرم (ص) علاوه بر مقام رسالت، مقام امامت و ولایت نیز هست؛ و برای آن حضرت و برای ائمه پس از وی غیر از بیان احکام کلی، اوامر مولوی که در مقام ولایت امر و سیاست امور جامعه از آنها صادر میگردد نیز میباشد.
پس "اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم" در آیه شریفه ناظر به همین سنخ از اوامر حکومتی و ولایی آنان است و به همین جهت لفظ "اطیعوا" در آیه شریفه تکرار شده است.
در تعیین مصداق "اولی الامر" نیز سه احتمال گفته شده:
احتمال اول: اینکه مراد از "اولی الامر" همه امرا و حکام به طور مطلق باشند، چنانچه ظاهرا آنچه از ابوهریره نقل شده ناظر به همین معناست که میگوید: "هم الامراء منکم"الدر المنثور 176/2. اولی الامر همان فرمانروایان شما هستند.
احتمال دوم: مراد به "اولی الامر" فقط ائمه معصومین - علیهم السلام - باشند، چنانچه روایات مستفیضه ای چنانچه پیش از این گفته شد: مستفیضه به روایاتی گویند که سه نفر یا بیشتر راوی آن باشند و موجب ظن قوی نسبت به صدور آن از معصوم باشد. (مقرر). بر این مضمون وارد شده است.
احتمال سوم: اینکه - به مناسبت حکم و موضوع - کسانی که شرعا حق امر و حکومت دارند "اولی الامر" هستند. بر این اساس هر کس شرعا برای وی حق حکومت ثابت گردید، بدون تردید اطاعت وی نیز در این زمینه واجب است و الا جعل چنین حقی برای وی لغو است.
و ما گفتیم: که حق امرو حکومت منحصر به امام معصوم نیست، بلکه هر که حکومتش به وسیله نصب و یا انتخاب مشروع باشد چنین حقی برای وی ثابت است. و همان گونه که مثلا اطاعت از امیرالمؤمنین (ع) در مسائل حکومتی واجب است، اطاعت از افراد منصوب از جانب وی نظیر مالک اشتر نیز واجب است.
شیخ اعظم انصاری - قدس سره - در کتاب مکاسب خویش پیرامون معنی