صفحه ۲۲۴

"یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت" که به خاطر شأن نزول آیه - که پس از این خواهد آمد - روشن می‎شود که مربوط به قضاوت است.

و نیز گفتار امام صادق (ع) در خبر سلیمان بن خالد که فرمود:

از حکومت بپرهیزید؛ چرا که حکومت (قضاوت) مخصوص امامی است که عالم به قضا و عادل در میان مسلمانان باشد، همانند پیامبر(ص) یا وصی پیامبر."اتقوا الحکومة، فان الحکومة انما هی للامام العالم بالقضاء العادل فی المسلمین لنبی (کنبی) او وصی نبی.(وسائل ‏7/18، ابواب صفات قاضی، باب 3، حدیث 3.)

البته در این برداشت جای تأمل است [شاید همان ولایت مراد باشد نه قضاوت.]

و نیز سخن امیرالمؤمنین (ع) در وصیت خود به مالک اشتر در چگونگی تعیین قضات:

"آنگاه برای حکم (قضاوت) بین مردم با فضیلت ترین فردشان را انتخاب کن."ثم اختر للحکم بین الناس افضل رعیتک .(نهج البلاغه، فیض 1009/، لح 434/،نامه 53).

و موارد استعمال دیگری مشابه آنچه گفته شد.

و اما موارد کاربرد آن در مورد دوم (ولایت):

- در نهج البلاغه ضمن خطبه قاصعه از امیرالمؤمنین (ع) آمده است:

"پس (خداوند) آنان را عزت به جای ذلت، و امنیت به جای خوف بخشید؛ آنگاه آنان پادشاهان حاکم و پیشوایان شناخته شده گردیدند... پس آنان حاکمان جهانیان و پادشاهان در اطراف زمین شدند."فابدلهم العز مکان الذل، و الامن مکان الخوف فصاروا ملوکا حکاما، و ائمه اعلاما... فهم حکام علی العالمین و ملوک فی اطراف الارضین.(نهج البلاغه، فیض 802/، لح 296/،خطبه 192).

و باز در نهج البلاغه آمده است:

"آنگاه به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش با فساد و بهتان نزدیک شدند، آنگاه کارها به آنان سپرده و آنان را بر گردنهای مردم حاکم کردند."فتقربوا الی ائمه الضلالة و الدعاة الی النار بالزور و البهتان فولوهم الاعمال و جعلوهم حکاما علی رقاب الناس.(نهج البلاغه، فیض 666/، لح 326/،خطبه 210).

- و در بحار از کنز کراجکی روایت شده که گفت: امام صادق (ع) فرمود:

ناوبری کتاب