کور صحیح نیست... پنجم: شنوایی... ششم: گویایی، پس امامت برای شخص گنگ و لال منعقد نمی گردد... هفتم: سلامت اعضای بدن از نواقصی که مانع از حرکت و سرعت انجام کار میگردد... هشتم: آزاد بودن... نهم: اسلام... دهم: عدالت... یازدهم: شجاعت و بزرگواری... دوازدهم: علمی که به اجتهاد در موضوعات و احکام بینجامد، پس امامت برای کسی که از این حد آگاهی برخوردار نیست منعقد نمی گردد؛ زیرا امام نیازمند است که امور را به روشی استوار جهت دهد و به راهی مستقیم به پیش ببرد و باید حدود را بشناسد و حقوق را باز پس گیرد و خصومات و اختلافات بین مردم را حل و فصل کند و اگر عالم و مجتهد نباشد قدرت انجام چنین وظایفی را ندارد. سیزدهم: از صحت نظر و دیانت برخوردار باشد، پس امامت برای شخص ضعیف الرأی منعقد نمی گردد... چهاردهم: نسب ویژه خانوادگی که امامت بدون آن صحیح نیست، و مراد از نسب ویژه خانوادگی قرشی بودن است."مآثر الانافه 31/1
16- خلاصه کلمات مذاهب اربعه در شرایط رهبر
در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه که بر اساس فقه چهار مذهب - شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی - نگارش یافته مینویسد:
"آنان (مذاهب اربعه) بر این معنی اتفاق دارند که امام باید مسلمان، مکلف، آزاد، مرد، قرشی، عادل، عالم، مجتهد، شجاع، دارای رأی و نظر صائب و از نظر شنوایی و گویایی و بینایی سالم باشد."الفقه علی المذاهب الاربعه 416/5 مبحث شروط الامامة
اینها برخی از کلمات صاحب نظران درشرایط رهبری بود و ما در فصلهای آینده به تفصیل درباره ادله این شرایط بحث خواهیم کرد. اما آنچه با دقت در مجموعه این کلمات به دست میآید این است که ولایت و حاکمیت فقیه، امر جدیدی نیست که فقهای شیعه در این زمانها بدعت گذارده باشند بلکه بین مشهور علمای سنت نیز اجتهاد و فقاهت از دیرباز جزء شرایط امام و والی محسوب میشده است. این نکته نیز مخفی نماند که شرط "قرشیت" برای امام - که در اکثر این کلمات آمده بود - به لحاظ روایاتی است که در این باره وارد شده که ما در جای خود چگونگی آن را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.