صفحه ۲۱۸

ان تتحاکموا الی احد من هؤلاء الفساق. اجعلوا بینکم رجلا ممن قدعرف حلالنا و حرامنا، فانی قد جعلته قاضیا. و ایاکم ان یخاصم بعضکم بعضا الی السلطان الجائر.تهذیب الاحکام، چاپ قدیم ‏92/2 و چاپ جدید ‏303/6، باب من الزیادات فی القضایا و الاحکام، حدیث 53.

به آنان بگو اگر مخاصمه و نزاع و بگومگو در برخی گرفتن و دادنها بین شما واقع شد، بپرهیزید از اینکه محاکمه را به نزد یکی از این فاسقها ببرید: بین خویش کسی که حلال و حرام ما را می‎شناسد معین کنید که من او را قاضی شما قرار دادم، و برحذر باشید از اینکه مخاصمه یکدیگر را به نزد سلطان ستمگر ببرید."

در کتاب تهذیب در هر دو چاپ آن، عبارات روایت به همین شکل آمده؛ و لکن در کتاب وسائل آمده است "فانی قد جعلته علیکم قاضیا"وسائل ‏100/18، ابواب صفات قاضی، باب 11، حدیث 6. که کلمه "علیکم" در آن اضافه شده، شاید این سهو از ناحیه ایشان و یا نسخه نویس بوده و یا اینکه در نسخه کتاب تهذیب که نزد صاحب وسائل بوده، این گونه نگاشته شده بوده است.

صدوق نیز به سند خویش از احمد بن عائذ از ابی خدیجه "سالم بن مکرم جمال" روایت نموده که گفت: ابو عبدالله جعفر بن محمد صادق (ع) فرمود:

"بپرهیزید از اینکه برخی از شما برخی دیگر را برای محاکمه نزد اهل ستم بکشانید؛ و لکن ملاحظه کنید کسی که چیزی از قضایای ما را می‎داند، در بین خود (به عنوان حکم) قرار دهید، که من او را قاضی قرار دادم؛ پس محاکمات خود را پیش او ببرید."

نظیر همین روایت را کلینی از حسین بن محمد، از معلی بن محمد، از حسن بن علی، از ابی خدیجه روایت کرده، با این تفاوت که در آن "یعلم شیئامن قضائنا - چیزی ازمسائل قضایی ما را می‎داند" آمده است. و شیخ به سند خویش ازحسین بن محمد نیز نظیر همین روایت را نقل کرده است.ایاکم ان یحاکم بعضکم بعضا الی اهل الجور، و لکن انظروا الی رجل منکم یعلم شیئا من قضایانا فاجعلوه بینکم، فانی قد جعلته قاضیا فتحاکموا الیه. (وسائل ‏4/18، ابواب صفات القاضی، باب 1، حدیث 5).

سند روایت

ابوالجهم [که در زنجیره سند روایت آمده ] کنیه بکیر بن اعین و ثویر بن ابی فاخته

ناوبری کتاب