مالک باشد؛ و خلافت برای غیر بالغ حلال نیست اگرچه قرشی باشد."المحلی 359/6 کتاب الامامة، مسأله 1769
13- باز کلام دیگری از ایشان
ایشان باز در همان کتاب مینویسد:
"مسأله: امام باید از گناهان کبیره پاک و در پیش چشم مردم از گناهان صغیره اجتناب ورزد، به آنچه مربوط به (امر حکومت) اوست آگاهی داشته و از سیاست نیکو برخوردار باشد، چرا که این همان چیزی است که مأمور به انجام آن است؛ و لزومی ندارد که نهایت کمال و فضل را دارا باشد، چرا که قرآن و سنت دارا بودن نهایت فضل را بر حاکم واجب نکرده است."المحلی 362/6 کتاب الامامة، مسأله 1773
14- کلام ابن خلدون
ابن خلدون در مقدمه ای که بر علم تاریخ نگاشته مینویسد:
"و اما شرایط این منصب (امامت) چهار چیز است: علم، عدالت، کفایت و سلامت حواس و اعضاء در حدی که در تصمیم گیری و عمل مؤثر است؛ اما در شرط پنجم که نسب قرشی داشتن است اختلاف است، اما در اینکه علم از شرایط امامت است روشن است؛ چرا که خلیفه مسلمانان در صورتی که عالم به احکام خداوند باشد میتواند دستورات وی را اجرا کند، و اگر عالم به این مسائل نباشد مقدم داشتن او برای انجام این مسؤولیت صحیح و جایز نیست، در علم نیز کمتر از اجتهاد کفایت نمی کند؛ چرا که تقلید یک نوع نقص و کمبود است و منصب امامت اقتضای کمال در همه اوصاف و احوال را دارد و..."مقدمه ابن خلدون 135/ (چاپ دیگر 193/) فصل 26 از فصل سوم کتاب اول
15- کلام قلقشندی
قلقشندی در کتاب مآثر الانافه که درباره علم اداره حکومت و خلافت نوشته مینویسد:
"فصل دوم در شرایط رهبری است: اصحاب ما- شافعیه - برای صحت پیمان رهبری چهارده شرط برای امام اعتبار نموده اند. اول: مرد بودن، پس امامت برای زن منعقد نمی گردد.... دوم: بلوغ... سوم: عقل... چهارم: بینایی، پس امامت شخص